وقتی باردار بودی و...
وقتی باردار بودی و...
نویسنده : پارک جیون
کاپل :جیمین و هایون
*درخواستی
شات ۵
هیچوقت نمیتونی توضیح بدی که
خداحافظی با کسی که دوسش داری
چقدر دردناکه ...
_پارک جیمین
______________________________
با کمی دلخوری گفتم : 《پس چطور زندگی نمیکنی ؟》
هایون :《 من بخاطر ازدواج با اون رویام رو کشتم ، و بخاطر اون دلم آتیش میگرفت !》
جیمین به لب های دختر حمله کرد و آنها را وحشیانه میبوسید ...
راوی:
دستان گرم همسرش را فشرد ...در این نه ماه با عزیز دلش زندگی زیبایی رو گذروند ...
جیمین :《 یاع یکم تحمل کن الان میرسیم! 》
هایون :《اخــــــــــــــخ پـــــــــــــــــــــــــارک جیـــــمین بـــــــــــدو》
...............................................
جیمین و هایون دستان کوچک پسرشان را گرفتند ...
جیمین : 《اسمش رو میزاریم جی یوان !》
هایون : 《اومم باش !》
ان سه نفر تا ابدیت به خوبی و خوشی در کنار یکدیگر زندگی کردن...:)
#Park_Jiyoon
#وقتیبارداربودیو...
نویسنده : پارک جیون
کاپل :جیمین و هایون
*درخواستی
شات ۵
هیچوقت نمیتونی توضیح بدی که
خداحافظی با کسی که دوسش داری
چقدر دردناکه ...
_پارک جیمین
______________________________
با کمی دلخوری گفتم : 《پس چطور زندگی نمیکنی ؟》
هایون :《 من بخاطر ازدواج با اون رویام رو کشتم ، و بخاطر اون دلم آتیش میگرفت !》
جیمین به لب های دختر حمله کرد و آنها را وحشیانه میبوسید ...
راوی:
دستان گرم همسرش را فشرد ...در این نه ماه با عزیز دلش زندگی زیبایی رو گذروند ...
جیمین :《 یاع یکم تحمل کن الان میرسیم! 》
هایون :《اخــــــــــــــخ پـــــــــــــــــــــــــارک جیـــــمین بـــــــــــدو》
...............................................
جیمین و هایون دستان کوچک پسرشان را گرفتند ...
جیمین : 《اسمش رو میزاریم جی یوان !》
هایون : 《اومم باش !》
ان سه نفر تا ابدیت به خوبی و خوشی در کنار یکدیگر زندگی کردن...:)
#Park_Jiyoon
#وقتیبارداربودیو...
۲.۴k
۰۱ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.