part 12
part 12
پرش زمانی به ۳۰ مین بعد 🕐
نامجون : هی ا.ت کجای مهمونی تموم میشه ها ؟
کوک : ا.ت زود باش دیگه
ا.ت از اتاق آمد بیرون و شدیدا زیبا شده بود
کوک : واو نمیدونستم میتونی آنقدر زیبا بشی
ا.ت که به اون چهار نفر نگاه کرد چشماش گرد شد اونها مثل چهار شاهزاده شده بودن چهار پرنس
واقعا زیبا و خوشتیپ
ا.ت : واو ممنون شما هم زیبا شدید
ا.ت مثل یک پرنسس بهشون تعظیم کرد و هر چهار نفر اونها هم بهش مثل شاهزاده ها تعظیم کردن
نامجون : خب زیبای جمعه مون هم آمد بریم که دیره
نامجون جلو تر از همه از خونه خارج شد و بقیه هم پشتش همین که ا.ت خاست بره بیرون کوک دستش رو گرفت
ا.ت : کوک چیزی شده
کوک : آره زیبای من ، امشب من شاهزاده شما هستم و شما هم پرنسس من پس ازت میخام که دستم رو بگیری ، سوار موتور من بشی و همه جا بازوی منو بگیری ولی بعد از امشب خودت تصمیم میگیری که دوست داری اینکار رو ادامه بدید برای ددی یا نه
ا.ت : باشه خوش تیپ
ا.ت پاپیون دور گرد کوک رو مرتب کرد و گفت :
امشب مطمئن میشم مثل پرنسس ها رفتار کنم
کوک لپ ا.ت رو بوسید و دستش رو گرفت و رفتن بیرون
تهیونگ : هی کوک عوضی برای چی آنقدر دیر کردی
نامجون : زود باشید بریم
جیمین توی ماشین مک لارنش داشت می آمد و نامجون هم سوار ماشین جلسیس خودش شده بود و تهیونگ هم رفت و سوار مرسدس بنزش شد
ا.ت :خب ماشین تو چیه ؟
کوک : من ماشین ندارم
ا.ت : یعنی چی پیاده میریم ؟
کوک : نه با موتور میریم
ا.ت : واقعا ؟😍
کوک : آره این رو بزار سرت
کوک یک کلاه ایمنی گذاشت روی سر ا.ت ، ا.ت از روی کلاه گونه کوک رو بوسید
کوک : لوس نشو سوار سو
ا.ت : کج میکنی ؟
کوک موتور رو یکم کج کرد و ا.ت نشست
ا.ت پاشو رو دقیقا گذاشت روی جا پای موتور
کوک : قبلاً موتور سوار شدی
ا.ت : آره با بابام چطور
کوک: کاملا مشخصه کمتر دختری میدونه باید این کار رو بکنه ( خنده ) نمی خای بغلم کنی ؟
ا.ت : نه نگران نباش نمی افتم
کوک از قصد یک گاز تند داد و ا.ت سری کوک رو بغل کرد
نامجون : خب راه بیفتیم
همه با هم راه افتادن و کوک و ا.ت از همه جلو تر میرفتن
و از همه زود تر رسیدن
پارت بعد رو حمایت نکنید نمیزارم 👍
پرش زمانی به ۳۰ مین بعد 🕐
نامجون : هی ا.ت کجای مهمونی تموم میشه ها ؟
کوک : ا.ت زود باش دیگه
ا.ت از اتاق آمد بیرون و شدیدا زیبا شده بود
کوک : واو نمیدونستم میتونی آنقدر زیبا بشی
ا.ت که به اون چهار نفر نگاه کرد چشماش گرد شد اونها مثل چهار شاهزاده شده بودن چهار پرنس
واقعا زیبا و خوشتیپ
ا.ت : واو ممنون شما هم زیبا شدید
ا.ت مثل یک پرنسس بهشون تعظیم کرد و هر چهار نفر اونها هم بهش مثل شاهزاده ها تعظیم کردن
نامجون : خب زیبای جمعه مون هم آمد بریم که دیره
نامجون جلو تر از همه از خونه خارج شد و بقیه هم پشتش همین که ا.ت خاست بره بیرون کوک دستش رو گرفت
ا.ت : کوک چیزی شده
کوک : آره زیبای من ، امشب من شاهزاده شما هستم و شما هم پرنسس من پس ازت میخام که دستم رو بگیری ، سوار موتور من بشی و همه جا بازوی منو بگیری ولی بعد از امشب خودت تصمیم میگیری که دوست داری اینکار رو ادامه بدید برای ددی یا نه
ا.ت : باشه خوش تیپ
ا.ت پاپیون دور گرد کوک رو مرتب کرد و گفت :
امشب مطمئن میشم مثل پرنسس ها رفتار کنم
کوک لپ ا.ت رو بوسید و دستش رو گرفت و رفتن بیرون
تهیونگ : هی کوک عوضی برای چی آنقدر دیر کردی
نامجون : زود باشید بریم
جیمین توی ماشین مک لارنش داشت می آمد و نامجون هم سوار ماشین جلسیس خودش شده بود و تهیونگ هم رفت و سوار مرسدس بنزش شد
ا.ت :خب ماشین تو چیه ؟
کوک : من ماشین ندارم
ا.ت : یعنی چی پیاده میریم ؟
کوک : نه با موتور میریم
ا.ت : واقعا ؟😍
کوک : آره این رو بزار سرت
کوک یک کلاه ایمنی گذاشت روی سر ا.ت ، ا.ت از روی کلاه گونه کوک رو بوسید
کوک : لوس نشو سوار سو
ا.ت : کج میکنی ؟
کوک موتور رو یکم کج کرد و ا.ت نشست
ا.ت پاشو رو دقیقا گذاشت روی جا پای موتور
کوک : قبلاً موتور سوار شدی
ا.ت : آره با بابام چطور
کوک: کاملا مشخصه کمتر دختری میدونه باید این کار رو بکنه ( خنده ) نمی خای بغلم کنی ؟
ا.ت : نه نگران نباش نمی افتم
کوک از قصد یک گاز تند داد و ا.ت سری کوک رو بغل کرد
نامجون : خب راه بیفتیم
همه با هم راه افتادن و کوک و ا.ت از همه جلو تر میرفتن
و از همه زود تر رسیدن
پارت بعد رو حمایت نکنید نمیزارم 👍
۲.۶k
۱۵ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.