درخواستی

#درخواستی
چند پارتی کوک

𝓹𝓪𝓻𝓽 :⒈

وقتی که مافیا بود و شوهرت بود ولی ی شب مست کرده بود و با ی دختره هرزه بهت خیانت کرد و ات هم حامله بود و کوک خیلی پشیمون شده بود ولی ات کوک رو نمیبخشید....




𝑗𝑢𝑛𝑔𝑘𝑜𝑜𝑘
جونگکوک : ا/ت من غلط کردم ببخشید خودت ک میدونی مست بودم دست خودم نبود
ا/ت:دهنتو ببند حوصله ی هیچکدوم از حرفاتو ندارم
ا/ت: بعد از طلاقمونم بچه رو پیش خودم نگه میدارم
جونگکوک:کودوم بچه؟
ا/ت: من باردارم کوک(عربده)
جونگکوک:(بچه پراش ریخت) هعی ببین ا/ت من ازت معذرت خواستم اصلا دست خودم نبود مست بودم

یعنی بخاطر ی مست کردن اون کاره احمقانه رو انجام دادم که الان نمیتونم ی خانواده ی درست حسابی داشته باشم

ا/ت: اها الان منم مست میکردم باید بهت خیانت میکردم
ا/ت: برو اونطرف میخوام برم
جونگکوک: نمیرم تو عم هیجا نمیری حقی نداری بچمو همراه خودت ببری
ا/ت: بچت؟ من ۹ ماه اینو تو شکمم نگه میدارم اونوقت بچه ی تو؟
جونگکوک: اگه من نبودم بچه ای هم نبود
جونگکوک:گفتم که ۹ ماه میمونی بچم که بدنیا اومد میتونی هرجا خواستی بری
ا/ت: باشه باشه
جونگکوک:خوبه

𝑦𝑜𝑢
میدونستم نمیتونم رو حرفش حرف بزنم
اون کاری ک بخواد انجام بده رو میده به هر قیمتی هم ک شده
بعد اون نه ماه از اینجا میرم و هرطوری شده بچمم ازش میگیرم........



ببخشید که بد و یا کم بود سعی میکنم بهتر بنویسم