رومان خوشبختی پارت ۶

یوجین :دوباره برگشتم به مسافر خونه تا اتاقو درست بگردم شاید اون قرصو پیدا کنم رفتم توی اتاق روتختی رو کنار زدم تشکو برداشتم یهو یه قرص کوچیک سبز رنگ بود برداشتم گذاشتمش توی دستمال و توی جیبم گذاشتمش سریع اومدم سوار ماشین شدم وراه افتادم سمت زمین بازی یکی از دوستام داروسازی میخوند شاید سردر بیاره قرص برای چی استفاده میشه نیم ساعت بعد رسیدم ماشینو پارک کردم ودیدم داره بیسبال بازی میکنه رفتم جلو وگفتم خوش به حالت من که نتونستم بازی کنم خندید وگفت این چه حرفیه رفتیم و روی نیمکت نشستیم اسم دو ستم سو دو جه است
سودوجه :چی شد خبر مارو گرفتی
یوجین :من که همیشه بهت زنگ میزنم ولی یه قرصی هست میخواستم ببینم برای چی هست وکدوم شرکت درستش کرده
سودوجه :میشه قرصو ببینم
یوجین :قرصو بهش دادم
سو د جه رفت سمت اتاق منم دنبالش رفتم نشست و توی لپتاپش یه چیز های سرچ کرد بهم نگاه کرد وگفت یکم طول میکشه بهش گفتم من میخوابم وقتی پیدا کردی بیدارم کن سرشو تکون داد ودوباره مشغول شد روی تخت دراز کشیدم وفکرم همش پیش می سو بود ۱۰ساله دوسش دارم ولی میترسم بهش بگم دیگه نتونم ببینمش همین جوری که فکر میکردم نمیدونم کی خوابم برد یه موقع دیدم سودوجه داره صدام میزنه نشستم روی تخت بهم گفت دوساعت خوابیدی پاشو پیدا کردم شرکت نور این قرصو برای کرونا ساخته ولی انگار باعث تشنه شدن و سرگیجه عصبانیت شدید میشده برای همین غیر مجاز شده و دیگه فروش نمیره
یوجین:ممنون داداش کارت عالی بود من باید برم
سودوجه :کاری نکردم اگه کمک خواستی بهم بگو در خدمتم
یوجین حتما خداحافظی کردم و اومدم سوار ماشین شدم به هیون ته زنگ زدم بعد چندبوق برداشت بهش گفتم پیدا کردم کجا همو ببینیم هیون ته گفت بیا دفترم گوشیو قطع کردم وراه افتادم