سناریو *درخواستی
وقتی برادر ناتنیت هستن تو عروسی یک نفر لباس باز میپوشی(دوست داشتن ولی نمی دونستی)
«با اندکی تغییر»
نامجون:زیبا شدیااا ولی لباست بازههه عوض کنی بهتره
ا/ت:نموخوام
نامی:مگه دست خودته ؟!برو عوض کن
جین:لباست خیلی زشته برو عوض کن..
ا/ت:اصن به توچه؟
میاد نزدیک 3 سانتی صورتت
جین:نیازی هست تکرار کنم؟!
یونگی:میبینم یکی جرعت پیدا کرده؟
ا/ت:منظور؟!
یونگی:منظورم اینکه اگه نمیخوای لباسات توتنت جر نخوره عوضش کن
جیهوپ:هانی لباستو عوض کنی بهترهااا
ا/ت:ولی دوسش دارم
جیهوپ:خب میتونی بعدا برای من بپوشیش*لبخند شیطانی
جیمین:اوو کجا با این عجله؟
ا/ت:خوچیه؟!
جیمین:نظرت چیه قبل رفتن لباست عوض شه*از اون نگاهای جیمین
تهیونگ:مادمازل راحتی با این لباسا؟
ا/ت:عاره چطور؟
ته:من راحت نیستم برو عوضش کن*دارک
کوک:خبریه؟
ا/ت: عروسیه دیگه
کوک:براچی لباست اینقدر بازه؟
ا/ت:چون خوشم میاد
کوک:خوشت میاد منو عصبی کنی زود عوضش کن
حمایت کوشولو؟!
«با اندکی تغییر»
نامجون:زیبا شدیااا ولی لباست بازههه عوض کنی بهتره
ا/ت:نموخوام
نامی:مگه دست خودته ؟!برو عوض کن
جین:لباست خیلی زشته برو عوض کن..
ا/ت:اصن به توچه؟
میاد نزدیک 3 سانتی صورتت
جین:نیازی هست تکرار کنم؟!
یونگی:میبینم یکی جرعت پیدا کرده؟
ا/ت:منظور؟!
یونگی:منظورم اینکه اگه نمیخوای لباسات توتنت جر نخوره عوضش کن
جیهوپ:هانی لباستو عوض کنی بهترهااا
ا/ت:ولی دوسش دارم
جیهوپ:خب میتونی بعدا برای من بپوشیش*لبخند شیطانی
جیمین:اوو کجا با این عجله؟
ا/ت:خوچیه؟!
جیمین:نظرت چیه قبل رفتن لباست عوض شه*از اون نگاهای جیمین
تهیونگ:مادمازل راحتی با این لباسا؟
ا/ت:عاره چطور؟
ته:من راحت نیستم برو عوضش کن*دارک
کوک:خبریه؟
ا/ت: عروسیه دیگه
کوک:براچی لباست اینقدر بازه؟
ا/ت:چون خوشم میاد
کوک:خوشت میاد منو عصبی کنی زود عوضش کن
حمایت کوشولو؟!
۵.۵k
۱۹ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.