.
.
به دریا میزنم! شاید به سوی ساحلی دیگر
مگر آسان نماید مشکلم را مشکلی دیگر .
من از روزی که دل بستم به چشمان تو میدیدم
که چشمان تو میافتند دنبال دلی دیگر .
به هر کس دل ببندم بعد از این خود نیز میدانم
به جز اندوه دل کندن ندارد حاصلی دیگر .
من از آغاز در خاکم نَمی از عشق میبینم
مرا میساختند ای کاش، از آب و گِلی دیگر .
طوافم لحظه دیدار چشمان تو باطل شد
من اما همچنان در فکر دور باطلی دیگر .
به دنبال کسی جا مانده از پرواز میگردم
مگر بیدار سازد غافلی را، غافلی دیگر
فاضل_نظری
به دریا میزنم! شاید به سوی ساحلی دیگر
مگر آسان نماید مشکلم را مشکلی دیگر .
من از روزی که دل بستم به چشمان تو میدیدم
که چشمان تو میافتند دنبال دلی دیگر .
به هر کس دل ببندم بعد از این خود نیز میدانم
به جز اندوه دل کندن ندارد حاصلی دیگر .
من از آغاز در خاکم نَمی از عشق میبینم
مرا میساختند ای کاش، از آب و گِلی دیگر .
طوافم لحظه دیدار چشمان تو باطل شد
من اما همچنان در فکر دور باطلی دیگر .
به دنبال کسی جا مانده از پرواز میگردم
مگر بیدار سازد غافلی را، غافلی دیگر
فاضل_نظری
۹۶۶
۰۵ شهریور ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.