ازدواج از بچگی p5
پدر ا.ت :پ/ت. پدر کوک : پ/ک
کوک :اوکی
پدربزرگ : کی میخواید خونه مشترک بگیرید ؟
پ/ت:من خونه خریدم از قبل براشون بیا اینم کلید
ا.ت : خونه مشترک؟:/
پ/ت: اوهوم
ا.ت:هی میخوام جلو خندم و نگیرم ولی.......ولش اوکی
کوک:چیه دوست نداری با من زندگی کنی؟
ا.ت:اون که از خدامه«تمسخر»
کوک :پس برو چمدونتو ببند
ا.ت :بلعععع؟
کوک:باید بریم خونمون
پ/ک:بلندشو دیگه
ا.ت:هوفففففف
(سخنی از ادمین: خب رفت لباساشو جمع کرد رفتن خونشون )
ا.ت:چمدونا رو بیار بالا
کوک:من کُلفَتِت نیستم
ا.ت: غر نزن بیار
«فلش بک ب شب 😈»
ا.ت :بیا شام
کوک: اومدم
کوک:چی کار کنیم؟
ا.ت:ها؟
کوک:حرف پدربزرگ و میگم
ا.ت:من یه نقشه دارم
کوک:خوبگو
ا.ت :خودم و میزنم ب حامله گی بعدش میگیم نینی نیس مرده 😂
کوک:اگه بگه باز یه بچه دیگه بیارید چی
ا.ت:خب اون موقع دیگه مجبوریم
کوک:مجبوریم؟
ا.ت:اوهوم
کوک:غذاتو تموم کردی
ا.ت:اوهوم
کوک:تو برو بخواب من جمع میکنم
ا.ت:باش
فلش بک ب وقتی جمع کرد میزم
ا.ت:بعد شام رفتم تو اتاقم رفتم حمام از شانس بدم حوله رو یادم رفت بگیرم همون جوری ل.خ.ت اومدم بیرون که جونگ کوک اومد تو وقتی منو دید اومد نزدیک
ا.ت:چ.ی شده ب..رو بیرون
کوک:نمیخوام چرا باید دروغ بگیم ب پدربزرگ ها ؟
ا.ت :چی؟
.......
اسمات کامنت
کوک :اوکی
پدربزرگ : کی میخواید خونه مشترک بگیرید ؟
پ/ت:من خونه خریدم از قبل براشون بیا اینم کلید
ا.ت : خونه مشترک؟:/
پ/ت: اوهوم
ا.ت:هی میخوام جلو خندم و نگیرم ولی.......ولش اوکی
کوک:چیه دوست نداری با من زندگی کنی؟
ا.ت:اون که از خدامه«تمسخر»
کوک :پس برو چمدونتو ببند
ا.ت :بلعععع؟
کوک:باید بریم خونمون
پ/ک:بلندشو دیگه
ا.ت:هوفففففف
(سخنی از ادمین: خب رفت لباساشو جمع کرد رفتن خونشون )
ا.ت:چمدونا رو بیار بالا
کوک:من کُلفَتِت نیستم
ا.ت: غر نزن بیار
«فلش بک ب شب 😈»
ا.ت :بیا شام
کوک: اومدم
کوک:چی کار کنیم؟
ا.ت:ها؟
کوک:حرف پدربزرگ و میگم
ا.ت:من یه نقشه دارم
کوک:خوبگو
ا.ت :خودم و میزنم ب حامله گی بعدش میگیم نینی نیس مرده 😂
کوک:اگه بگه باز یه بچه دیگه بیارید چی
ا.ت:خب اون موقع دیگه مجبوریم
کوک:مجبوریم؟
ا.ت:اوهوم
کوک:غذاتو تموم کردی
ا.ت:اوهوم
کوک:تو برو بخواب من جمع میکنم
ا.ت:باش
فلش بک ب وقتی جمع کرد میزم
ا.ت:بعد شام رفتم تو اتاقم رفتم حمام از شانس بدم حوله رو یادم رفت بگیرم همون جوری ل.خ.ت اومدم بیرون که جونگ کوک اومد تو وقتی منو دید اومد نزدیک
ا.ت:چ.ی شده ب..رو بیرون
کوک:نمیخوام چرا باید دروغ بگیم ب پدربزرگ ها ؟
ا.ت :چی؟
.......
اسمات کامنت
۲۶.۱k
۰۶ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.