عشق ناخواسته Part. 28
از زبان هوسوک
رفتم یه لباس خوب پوشیدم و رفتم و سوار ماشینم ضدم یه زنگ به دایون زدم تا اماده باشه
و خودم هم رفتم سمت خونه ی اونا
و سوارش کردم و باهم بع سمت خونه ی ما رفتیم
هوسوک ـ دایون الا باید چیکار کنیم
دایون ـ کار خاصی نیاز نیست انجام بدیم من همه چیز رو روی لپتابم ریختم و دربین هم روش وصله هر کاری که اون انجام میده رو من راحت می بینم فعلا هم داره دنبال مدارک میگرده دیشب هم داشته با دوست پسرش حرف میزده
و نقشه رو هم بهش گفته فکر کنم اسمس هه یونگ اره اسم دوست پسرش هه یونگه وای خدا دوتا اسکل گیر هم افتادن خیر سرش ما دوتا مافیای بزرگیم بعد فکر کرده گول توی هرزه رو می خوریم البته اگه جانگ شین نبود ممکن بود تو گول بخوری ولی نترس تا منو داری غم نداشته باش
هوسوک ـ میدونم حالا هم بسه خیلی از خودت تعریف مردی به جای این کارا یه خبر به پلیس بده
دایون ـ داری مسخرم میکنی من می خوام خودم بکشمش بعد بدمش به پلیس شاید دیدی از دست پلیس در رفت اون وقت می خوای چیکار کنی
هوسوک ـ اصلا به من چه هر غلطی می خوای بکنی بکن
رفتم یه لباس خوب پوشیدم و رفتم و سوار ماشینم ضدم یه زنگ به دایون زدم تا اماده باشه
و خودم هم رفتم سمت خونه ی اونا
و سوارش کردم و باهم بع سمت خونه ی ما رفتیم
هوسوک ـ دایون الا باید چیکار کنیم
دایون ـ کار خاصی نیاز نیست انجام بدیم من همه چیز رو روی لپتابم ریختم و دربین هم روش وصله هر کاری که اون انجام میده رو من راحت می بینم فعلا هم داره دنبال مدارک میگرده دیشب هم داشته با دوست پسرش حرف میزده
و نقشه رو هم بهش گفته فکر کنم اسمس هه یونگ اره اسم دوست پسرش هه یونگه وای خدا دوتا اسکل گیر هم افتادن خیر سرش ما دوتا مافیای بزرگیم بعد فکر کرده گول توی هرزه رو می خوریم البته اگه جانگ شین نبود ممکن بود تو گول بخوری ولی نترس تا منو داری غم نداشته باش
هوسوک ـ میدونم حالا هم بسه خیلی از خودت تعریف مردی به جای این کارا یه خبر به پلیس بده
دایون ـ داری مسخرم میکنی من می خوام خودم بکشمش بعد بدمش به پلیس شاید دیدی از دست پلیس در رفت اون وقت می خوای چیکار کنی
هوسوک ـ اصلا به من چه هر غلطی می خوای بکنی بکن
۱۱.۳k
۱۹ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.