bittre and sweet
bittre and sweet
part25
پرش زمانی به فردا ساعت ۵ صبح
ویو جیهوپ
صبح ساعت ۵ پاشدم یه دوش ۵ دقیقه ای گرفتم و آماده شدم تا فرودگاه حدودا نیم ساعت راه بود سوار ماشینم شدم راه افتادم بعد نیم ساعت رسیدم رفتم تو کافه یه قهوه خوردم برای اینکه سرحال شم یذره رفتم دور زدم دور فرودگاه که با همه جاش آشنا شم داشتم راه میرفتم
پیجر: هواپیما پرواز کره جنوبی به ایتالیا نشست
جیهوپ:وقتی فهمیدم تند دویدم تا دم پله برقی که مسافرایی که میان یه دودقیقه گذشت که دیدم یه چند نفر اومدن بعدشم کانگ جی هیون با دوتا بادیگارد اومد
همون موقع زنگ زدم به تهیونگ
تهیونگ:الو
جیهوپ:تهیونگ کانگ جی هیون همین الان با دوتا از بادیگارداش اومد
تهیونگ :اوکی پس الان شروع میکنیم
جیهوپ:اوکی
قطع کردن
تهیونگ به همه علامت شروع رو نشون داد
رفتن و به نگهبانای خونه کانگ جی هیون حمله کردن و کشتنشون و بعضی هاتون بیهوش شدن بعضی هاشونم زخمی شدن و چندتا از بادیگاردا و نگهبانای باند خودشون هم همینطور ولی اونایی که زخمی بودن و جین پانسمانشون کرد و خوب شدن و تهیونگ رفت تمام پیش گاو صندوق جی هیون زنگ زد به نامجون
تهیونگ:الونامجون
نامجون:بله
تهیونگ:در این گاوصندوق رو باز میکنیم
نامجون:مدلشو بهم بگو
تهیونگ:مدل...
نامجوم :اوکی تا یک دقیقه دیگه بازش میکنم
تهیونگ:اوکی
قطع کردن
یذره نگذشته بود که همون موقع
...
خماری😂
part25
پرش زمانی به فردا ساعت ۵ صبح
ویو جیهوپ
صبح ساعت ۵ پاشدم یه دوش ۵ دقیقه ای گرفتم و آماده شدم تا فرودگاه حدودا نیم ساعت راه بود سوار ماشینم شدم راه افتادم بعد نیم ساعت رسیدم رفتم تو کافه یه قهوه خوردم برای اینکه سرحال شم یذره رفتم دور زدم دور فرودگاه که با همه جاش آشنا شم داشتم راه میرفتم
پیجر: هواپیما پرواز کره جنوبی به ایتالیا نشست
جیهوپ:وقتی فهمیدم تند دویدم تا دم پله برقی که مسافرایی که میان یه دودقیقه گذشت که دیدم یه چند نفر اومدن بعدشم کانگ جی هیون با دوتا بادیگارد اومد
همون موقع زنگ زدم به تهیونگ
تهیونگ:الو
جیهوپ:تهیونگ کانگ جی هیون همین الان با دوتا از بادیگارداش اومد
تهیونگ :اوکی پس الان شروع میکنیم
جیهوپ:اوکی
قطع کردن
تهیونگ به همه علامت شروع رو نشون داد
رفتن و به نگهبانای خونه کانگ جی هیون حمله کردن و کشتنشون و بعضی هاتون بیهوش شدن بعضی هاشونم زخمی شدن و چندتا از بادیگاردا و نگهبانای باند خودشون هم همینطور ولی اونایی که زخمی بودن و جین پانسمانشون کرد و خوب شدن و تهیونگ رفت تمام پیش گاو صندوق جی هیون زنگ زد به نامجون
تهیونگ:الونامجون
نامجون:بله
تهیونگ:در این گاوصندوق رو باز میکنیم
نامجون:مدلشو بهم بگو
تهیونگ:مدل...
نامجوم :اوکی تا یک دقیقه دیگه بازش میکنم
تهیونگ:اوکی
قطع کردن
یذره نگذشته بود که همون موقع
...
خماری😂
۳.۳k
۲۴ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.