روزی فقیری با لباس چرکین به نزد پادشاهی در آمد
روزی فقیری با لباس چرکین به نزد پادشاهی در آمد
پادشاه از آمدن او روی در هم کشید.
یکی از نزدیکان پادشاه گفت: «ای بی ادب! این مقدار هم نمیدانستی که با لباس کثیف نزد سلاطین آمدن عیب است»
فقیر در پاسخ گفت: «با لباس چرکین از پیش پادشاهان برگشتن، عیب دو چندان است.»
پادشاه را این سخن خوش آمد و او را خلعت فراوان بخشید
پادشاه از آمدن او روی در هم کشید.
یکی از نزدیکان پادشاه گفت: «ای بی ادب! این مقدار هم نمیدانستی که با لباس کثیف نزد سلاطین آمدن عیب است»
فقیر در پاسخ گفت: «با لباس چرکین از پیش پادشاهان برگشتن، عیب دو چندان است.»
پادشاه را این سخن خوش آمد و او را خلعت فراوان بخشید
۱.۲k
۱۵ اردیبهشت ۱۳۹۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.