سناریو درخواستی:)
وقتی کات کرده بودید و یه سال بعد همو می بینید و تو خیلی لاغر تر شدیو تغییر کردی🌙
چان:توی کمپانی در حال نوشتن آهنگ بود که بهش اطلاع دادن یه منیجر جدید اومده که اون هم اومد تا بهت خوش آمد بگه که وقتی تو رو میبینه با تعجب بهت زل می زنه و میگه:ا/ت این.. این تویی؟
خیلی تغییر کردی.
لینو: بهش گفته بودن که یه رقصنده جدید اومده و اون هم خواست بهت خوش آمد بگه که با تو مواجح میشه: متعجب میگه:ا/ت تو اینجا چیکار می کنی؟و مقابلت می ایسته و میگه: چرا اینقدر لاغر شدی؟
چانگبین: با دیدنت پوزخندی می زنه و میگه: اصلا حواست به خودت هست؟ چرا اینقدر لاغر شدی؟
هان: محکم بغلت می کنه و میگه: چاگی دلم برات تنگ شده بود. چقدر عوض شدی!
هیونجین:با دیدنت توی کمپانی متعجب میشه و میگه: تو.. تو اینجا چیکار می کنی؟
و بهت نزدیک میشه و میگه: چرا اینقدر لاغر شدی؟ اصلا دیگه فکر کنم نمی شناسمت.
فلیکس: با دیدنت لبخندی به همراه بغض می زنه و میگه:خیلی عوض شدی عزیزم.
خیلی زیباتر شدی.
سونگمین: با دیدنت بغض می کنه و از پشت بغلت می کنه و میگه: خیلی زیبا تر شدی. می دونی چقدر منتظرت بودم.
آی ان: با دیدنت بغضی می کنه و به سمتت میاد و رو به روت می ایسته و میگه: اگه دوست نداری منو ببینی درکت می کنم اما من دلم برات تنگ شده بود. خیلی زیبا تر شدی.
چان:توی کمپانی در حال نوشتن آهنگ بود که بهش اطلاع دادن یه منیجر جدید اومده که اون هم اومد تا بهت خوش آمد بگه که وقتی تو رو میبینه با تعجب بهت زل می زنه و میگه:ا/ت این.. این تویی؟
خیلی تغییر کردی.
لینو: بهش گفته بودن که یه رقصنده جدید اومده و اون هم خواست بهت خوش آمد بگه که با تو مواجح میشه: متعجب میگه:ا/ت تو اینجا چیکار می کنی؟و مقابلت می ایسته و میگه: چرا اینقدر لاغر شدی؟
چانگبین: با دیدنت پوزخندی می زنه و میگه: اصلا حواست به خودت هست؟ چرا اینقدر لاغر شدی؟
هان: محکم بغلت می کنه و میگه: چاگی دلم برات تنگ شده بود. چقدر عوض شدی!
هیونجین:با دیدنت توی کمپانی متعجب میشه و میگه: تو.. تو اینجا چیکار می کنی؟
و بهت نزدیک میشه و میگه: چرا اینقدر لاغر شدی؟ اصلا دیگه فکر کنم نمی شناسمت.
فلیکس: با دیدنت لبخندی به همراه بغض می زنه و میگه:خیلی عوض شدی عزیزم.
خیلی زیباتر شدی.
سونگمین: با دیدنت بغض می کنه و از پشت بغلت می کنه و میگه: خیلی زیبا تر شدی. می دونی چقدر منتظرت بودم.
آی ان: با دیدنت بغضی می کنه و به سمتت میاد و رو به روت می ایسته و میگه: اگه دوست نداری منو ببینی درکت می کنم اما من دلم برات تنگ شده بود. خیلی زیبا تر شدی.
۲۱.۹k
۲۱ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.