دختر من
p:18
پرش زمانی به صبح...
کوک : سولا( داد) پاشو باید بریم .
سولا : ( خواب الود) باشه. پاشدم
کوک : اون لباسی رو که روی میزت گذاشتم بپوش
سولا : باشه. ( لباس سولا اسلاید 2)
سولا ویو : اماده شدم و رفتم توی سالن
شوگا : بهت میاد. قشنگه
کوک : اره. خوب حالا ک اماده اید بریم...
سولا ویو : سوار ماشین شدیم و رفتیم یه 20 دیقه ای گذشت. خیلی راهش دور بود .... از ماشین پیاده شدیم و رفتیم داخل.....
شوگا : خب سولا. این اتاق کار منه. ( نشون دادن ) اینم اتاق کار بقیس. تو فعلا دوتا اتاق کار داری. یکی که شریکی مال خودت و کوکه و یکی هم جای جین...
سولا : باشه. ( رفتن توی اتاق کار کوک)
کوک: خب ببین فقط سایتایی که میگمو هک میکنی.!( جدی)
سولا : چشم
کوک : راستی امروز با یکی جلسه داری بعد هک کردن و امضا کردن این برگه ها میری اتاق جلسه! ( جدی)
سولا : باشه.. ولی.... چرا اینقد جدی حرف میزنی؟
کوک : شوگا ک گفت. اینجا هیچ خبری از شوخی و خندیدن خبری نیست!! همه کاراشونو جدی انجام میدن. تو هم باید همینکارو بکنی!
راستی سر تهیونگ امروز شلوغه. زیاد مزاحمش نشو
سولا : باشه
پرش زمانی به 10 دیقه بعد
سولا : کارام تموم شد.
کوک : خوبه پس یه سر برو پیش جیمین و این برگه هارو بگیر بیار. بعدشم بذو اتاق جلسه .
سولا : باشه پس رفتم
سولا ویو : از اتاق کار بابام بیرون اومدم و رفتم اتاق جیمین. بعدش برگه هارو گرفتم و دادم به بابام... بعدش رفتم اتاق جلسه.
سولا ویو : درو باز کردم و از دیدنش خیلی تعجب کردم. اون اینجا چیکار میکنه؟؟ . ...
خماریییییی
شرایط
لایک : 27
کامنت:27
همکارم 👇👇
پرش زمانی به صبح...
کوک : سولا( داد) پاشو باید بریم .
سولا : ( خواب الود) باشه. پاشدم
کوک : اون لباسی رو که روی میزت گذاشتم بپوش
سولا : باشه. ( لباس سولا اسلاید 2)
سولا ویو : اماده شدم و رفتم توی سالن
شوگا : بهت میاد. قشنگه
کوک : اره. خوب حالا ک اماده اید بریم...
سولا ویو : سوار ماشین شدیم و رفتیم یه 20 دیقه ای گذشت. خیلی راهش دور بود .... از ماشین پیاده شدیم و رفتیم داخل.....
شوگا : خب سولا. این اتاق کار منه. ( نشون دادن ) اینم اتاق کار بقیس. تو فعلا دوتا اتاق کار داری. یکی که شریکی مال خودت و کوکه و یکی هم جای جین...
سولا : باشه. ( رفتن توی اتاق کار کوک)
کوک: خب ببین فقط سایتایی که میگمو هک میکنی.!( جدی)
سولا : چشم
کوک : راستی امروز با یکی جلسه داری بعد هک کردن و امضا کردن این برگه ها میری اتاق جلسه! ( جدی)
سولا : باشه.. ولی.... چرا اینقد جدی حرف میزنی؟
کوک : شوگا ک گفت. اینجا هیچ خبری از شوخی و خندیدن خبری نیست!! همه کاراشونو جدی انجام میدن. تو هم باید همینکارو بکنی!
راستی سر تهیونگ امروز شلوغه. زیاد مزاحمش نشو
سولا : باشه
پرش زمانی به 10 دیقه بعد
سولا : کارام تموم شد.
کوک : خوبه پس یه سر برو پیش جیمین و این برگه هارو بگیر بیار. بعدشم بذو اتاق جلسه .
سولا : باشه پس رفتم
سولا ویو : از اتاق کار بابام بیرون اومدم و رفتم اتاق جیمین. بعدش برگه هارو گرفتم و دادم به بابام... بعدش رفتم اتاق جلسه.
سولا ویو : درو باز کردم و از دیدنش خیلی تعجب کردم. اون اینجا چیکار میکنه؟؟ . ...
خماریییییی
شرایط
لایک : 27
کامنت:27
همکارم 👇👇
۲۷.۰k
۲۰ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۵۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.