عشق شیرین PART 1
جین ـ هی دختر بیدار شو لنگ ظهره تو چقدر می خوابی
جینهو ـ هی جین برو گمشه اونور دیشب که نزاشتی بخوابم صبح هم نمی زاری
جین ـ خودت خواستی
و پارچ ابی که کنا تخت جینهو بود رو روی سرش خالی کرد
جینهو ـ جین می کشمت مگر گیرت نیارم
روی من اب میریزی نه وایسا تا گیرت بیارم میدونم چیکارت کنم
جین ـ هی احترام برادر بزرگت رو نگه دار
جینهو ـ اولن که تو برادرمی هر جور که بخوام باهات صحبت می کنم بعدشم ادم اگه بزرگتر ها یاد میگیری وقتی تو به من احترام نمی زاری من چرا باید به تو احترام بزارم
جین ـ عه هی هیچی بهت نمی گم لوس نشو تازه برات یه هدیه خریدم
جینهو ـ چی شده که برای ما هدیه خریدی
جین ـ بازش کن ببین چی برات خریدم
و تا جینهو در جعبه رو باز که یه انکبوت بزرگ از توش در اومد
جینهو ـ جیغغغغغغغغفففففغ
جین میکشمت
جین ـ تو اول باید اونو بکشی
جینهو.ـ نه من می ترسم خودت می دونی که من از عنکبوت می ترسم (جیغ گریه)
مامان ـ چی شده چه خبرتونه
جینهو ـ مامان جین عنکبوت انداخته تو اتاقم
مامان ـ...
جینهو ـ هی جین برو گمشه اونور دیشب که نزاشتی بخوابم صبح هم نمی زاری
جین ـ خودت خواستی
و پارچ ابی که کنا تخت جینهو بود رو روی سرش خالی کرد
جینهو ـ جین می کشمت مگر گیرت نیارم
روی من اب میریزی نه وایسا تا گیرت بیارم میدونم چیکارت کنم
جین ـ هی احترام برادر بزرگت رو نگه دار
جینهو ـ اولن که تو برادرمی هر جور که بخوام باهات صحبت می کنم بعدشم ادم اگه بزرگتر ها یاد میگیری وقتی تو به من احترام نمی زاری من چرا باید به تو احترام بزارم
جین ـ عه هی هیچی بهت نمی گم لوس نشو تازه برات یه هدیه خریدم
جینهو ـ چی شده که برای ما هدیه خریدی
جین ـ بازش کن ببین چی برات خریدم
و تا جینهو در جعبه رو باز که یه انکبوت بزرگ از توش در اومد
جینهو ـ جیغغغغغغغغفففففغ
جین میکشمت
جین ـ تو اول باید اونو بکشی
جینهو.ـ نه من می ترسم خودت می دونی که من از عنکبوت می ترسم (جیغ گریه)
مامان ـ چی شده چه خبرتونه
جینهو ـ مامان جین عنکبوت انداخته تو اتاقم
مامان ـ...
۶.۲k
۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.