가장 뱀파이어 같은(밡4)
🦋=مامان ته
🫀ویو یونجی🫀
رفتم خونه ی تهیونگ اینا چون ته دوست کوک بود…
🦋:سلام
🫀:سلام خاله ته کجاست!؟
🦋:طبقه ی بالا توی اتاقش
🫀:مرسی
رفتم بالا…
یه سروم پر خون OB+ دیدم😱
💚:سلام عشقم…
💚:چرا این قدر یهویی اومدی!؟
🫀:خودتو به اون راه نزن اینجا چه خبره!؟
💚:چی!؟
🫀:تو داری یه چیزیو از من قایم میکنی
🫀:قزیه ی این خون ها چیه… چرا عکس کوک رو خون آشام زده بود!؟
💚:ببین قزیه مال سه سال پیشه…
🫀:مگه چی شد!؟
💚:«کوک روی زمین یه سنگ مشکی عجیب پیدا کرد بعد اون سنگ اون رو به خون آشام تبدیل کرد…و ما رو هم خون آشام کرد…»
که یهو…
خماری…😈
ببخشید اگه بد بود❤️🩹
شرط:
۲۵لایک
۲۵کامنت
🫀ویو یونجی🫀
رفتم خونه ی تهیونگ اینا چون ته دوست کوک بود…
🦋:سلام
🫀:سلام خاله ته کجاست!؟
🦋:طبقه ی بالا توی اتاقش
🫀:مرسی
رفتم بالا…
یه سروم پر خون OB+ دیدم😱
💚:سلام عشقم…
💚:چرا این قدر یهویی اومدی!؟
🫀:خودتو به اون راه نزن اینجا چه خبره!؟
💚:چی!؟
🫀:تو داری یه چیزیو از من قایم میکنی
🫀:قزیه ی این خون ها چیه… چرا عکس کوک رو خون آشام زده بود!؟
💚:ببین قزیه مال سه سال پیشه…
🫀:مگه چی شد!؟
💚:«کوک روی زمین یه سنگ مشکی عجیب پیدا کرد بعد اون سنگ اون رو به خون آشام تبدیل کرد…و ما رو هم خون آشام کرد…»
که یهو…
خماری…😈
ببخشید اگه بد بود❤️🩹
شرط:
۲۵لایک
۲۵کامنت
۴.۷k
۲۸ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.