ᴡʜɪᴛᴇ ᴀɴᴅ ʙʟᴀᴄᴋ ʀᴏꜱᴇ
ᴡʜɪᴛᴇ ᴀɴᴅ ʙʟᴀᴄᴋ ʀᴏꜱᴇ
پارت : ¹
•☆•☆•☆•☆•☆•☆•☆•☆•☆•☆•☆•
از دید ات :
امروز شنبه بود و کار خاصی توی دفتر نداشتم پس تصمیم گرفتم برم کنار ساحل یدونه شلوار جین و تاپ پوشیدم و رفتم سمت ساحل هوا خیلی خوب بود و همینطوری قدم قدم کنار دریا راه میرفتم
از دید جیهوپ :
توی ماشین بودیم که ساحل رو دیدم تصمیم گرفتم برم قدم بزنم و از ماشین پیاده شدم و رفتم لب دریا و شروع به قدم زدن کردم و که یدونه دختر با موهای مشکلی و صورتی زیبا توجه من رو به خودش جلب کرد نگاهش کردم و متوجه خنده ای که روی لب صورتیاش آمده بود شدم دختر بانمکی بود پس تصمیم گرفتم که مال خودم باشه
جیهوپ : جوگیونگ
جوگیونگ: بله؟
جیهوپ : اون دختر رو میبینی؟
جوگیونگ : آره
جیهوپ : برام بیارش
جوگیونگ : اوکی
از دید ات :
همینجوری که قدم میزدم تلفنم زنگ خورد و انگار باید برم دفتر پس سوار ماشین شدم و به سمت دفتر حرکت کردم
رسیدم و ماشین رو توی پارکینگ پارک کردم و پیدا شدم و به سمت دفترم رفتم و موکلم که اسمش جئون سورا بود بهم زنگ زد
سورا : سلام خانم کیم خوب هستید؟
ات : سلام خانم جئون ، مرسی شما خوب هستید؟
سورا : اره ممنون راستش میخواستم ببینم پرونده ام چیشد؟
ات: امروز میتونید بیایید کافه ی کلاسیک؟
سورا : حتما
ات : اوکی ، ساعت ۶ چطوره؟
سورا : خوبه
ات : پس میبینمتون خدانگهدار
سورا : خدانگهدار
غط کردم و در اتاقم رو زدن
ات : بفرمایید
منشی : خانم کیم چیزی میل دارید؟
ات : یدونه قهوه لطفا
منشی : چشم تا ۵ دقیقه ی دیگه آماده میشه
ات : مرسی
(پرش به ساعت ۶)
توی کافه منتظر سورا موندم که آمد
سورا : سلام خانم کیم
ات : سلام سورا جان خوبی؟
سورا : مرسی شما خوبید؟
ات : آره ، بشین قهوه سفارش دادم
سورا: ممنون
ات : خوب چیشده؟
سورا : راستش من میخوام از شوهر سابقم تمام پول هایی که بهم بده کار بوده رو بگیرم
ات: چقدر بده کار بوده؟
سورا : ۱۵ میلیون
ات : اووو خوب این مبلغ بالاست و کار راحتی نیست
سورا : پس باید چیکار کنم؟
ات : باید مجبورش کنیم که اون پول رو بهت بده
سورا : اها ولی چجوری؟
ات: ببین تو یدونه دختر داری پس با دخترت تهدیدش کن
سورا : ممنون
(۱۵ دقیقه بعد)
سورا : خانم کیم من خیلی از شما ممنونم
ات: کاری نکردم که
سورا : خدانگهدار
ات : خدانگهدار
چون کافه به خونن خیلی نزدیک بود پیاده داشتم میرفتم خونه که صدا ی پا از پشت سرم شنیدم و ناگهان.......
•☆•☆•☆•☆•☆•☆•☆•☆•☆•☆•☆•
پایان این پارت
پارت : ¹
•☆•☆•☆•☆•☆•☆•☆•☆•☆•☆•☆•
از دید ات :
امروز شنبه بود و کار خاصی توی دفتر نداشتم پس تصمیم گرفتم برم کنار ساحل یدونه شلوار جین و تاپ پوشیدم و رفتم سمت ساحل هوا خیلی خوب بود و همینطوری قدم قدم کنار دریا راه میرفتم
از دید جیهوپ :
توی ماشین بودیم که ساحل رو دیدم تصمیم گرفتم برم قدم بزنم و از ماشین پیاده شدم و رفتم لب دریا و شروع به قدم زدن کردم و که یدونه دختر با موهای مشکلی و صورتی زیبا توجه من رو به خودش جلب کرد نگاهش کردم و متوجه خنده ای که روی لب صورتیاش آمده بود شدم دختر بانمکی بود پس تصمیم گرفتم که مال خودم باشه
جیهوپ : جوگیونگ
جوگیونگ: بله؟
جیهوپ : اون دختر رو میبینی؟
جوگیونگ : آره
جیهوپ : برام بیارش
جوگیونگ : اوکی
از دید ات :
همینجوری که قدم میزدم تلفنم زنگ خورد و انگار باید برم دفتر پس سوار ماشین شدم و به سمت دفتر حرکت کردم
رسیدم و ماشین رو توی پارکینگ پارک کردم و پیدا شدم و به سمت دفترم رفتم و موکلم که اسمش جئون سورا بود بهم زنگ زد
سورا : سلام خانم کیم خوب هستید؟
ات : سلام خانم جئون ، مرسی شما خوب هستید؟
سورا : اره ممنون راستش میخواستم ببینم پرونده ام چیشد؟
ات: امروز میتونید بیایید کافه ی کلاسیک؟
سورا : حتما
ات : اوکی ، ساعت ۶ چطوره؟
سورا : خوبه
ات : پس میبینمتون خدانگهدار
سورا : خدانگهدار
غط کردم و در اتاقم رو زدن
ات : بفرمایید
منشی : خانم کیم چیزی میل دارید؟
ات : یدونه قهوه لطفا
منشی : چشم تا ۵ دقیقه ی دیگه آماده میشه
ات : مرسی
(پرش به ساعت ۶)
توی کافه منتظر سورا موندم که آمد
سورا : سلام خانم کیم
ات : سلام سورا جان خوبی؟
سورا : مرسی شما خوبید؟
ات : آره ، بشین قهوه سفارش دادم
سورا: ممنون
ات : خوب چیشده؟
سورا : راستش من میخوام از شوهر سابقم تمام پول هایی که بهم بده کار بوده رو بگیرم
ات: چقدر بده کار بوده؟
سورا : ۱۵ میلیون
ات : اووو خوب این مبلغ بالاست و کار راحتی نیست
سورا : پس باید چیکار کنم؟
ات : باید مجبورش کنیم که اون پول رو بهت بده
سورا : اها ولی چجوری؟
ات: ببین تو یدونه دختر داری پس با دخترت تهدیدش کن
سورا : ممنون
(۱۵ دقیقه بعد)
سورا : خانم کیم من خیلی از شما ممنونم
ات: کاری نکردم که
سورا : خدانگهدار
ات : خدانگهدار
چون کافه به خونن خیلی نزدیک بود پیاده داشتم میرفتم خونه که صدا ی پا از پشت سرم شنیدم و ناگهان.......
•☆•☆•☆•☆•☆•☆•☆•☆•☆•☆•☆•
پایان این پارت
۳.۴k
۱۶ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.