وقتی معلمت مافیاست فیک تهیونگ
پارت:1
علامت ها
|تهیونگ+|ات-|
سن:
تهیونگ27
ات18
ویو ات:
اخرای امتحان بود داشتم سوال اخرو مینوشتم که نگاه سنگین کسی رو روی خودم احساس میکردم
سرم رو بلند کردم و دیدم معلمم داره بهم نگاه میکنه
اون کیم تهیونگه خیلی خوشتیپه همه دخترا روش کراش دارن
چرا دروغ بگم منم ی جورایی خوشم میاد ازش ولی ن مثل اونا ک خودمو بخاطرش بکشم
امتحان تمام شد رفتم بیرون توی حیاط روی صندلی نشسته بودم بعد از مرگ پدر مادرم هنوز ب زندگی تنهایی عادت نکردن شکمم بخاطر نخوردن صبحونه درد بود سرم رو بین دستام فشوردم و چشمامو بستم
که یکی گفت:
+چی شده خوبی
چشمام رو باز کردم و دیدم تهیونگ جلوم وایساده
سریع بلند شدم و روبه روش وایسادم
-نه اقا خوبم
+ولی اینطور ب نظر نمیرسه
-نه خوبم
خواستم از کنارش رد شم که چشمام سیاهی رفت تهیونگ سریع منو گرفت و براید استایل بغلم کرد
+خوب بودنت اینجوریه
و برد پیش دکتر مدرسه
علامت دکتر*
*چون غذا نخوردی اینجوری شدی
-.....
+پس یعنی مشکلی نداره
*نه ولی همیشه ی چیزی بخور چون خیلی هم ضعیفی
-باشه ممنون
خواستم بلند شم که یهو تهیونگ دوبارره براید استایل بغلم کرد
-بزارینم زمین خودم میتونم برم
+بیبی ت نمیری کلا با من میای
-بیبی؟ من با شما جایی نمیام
دست و پا میزدم که ولی کنه اما نه
گذاشتم توی ماشین
-چیکار ب من دارین
+کاریت ندارم ولی تو چون تنهایی ب خودت نمیرسی میریم خونه ی من
-نه چرا بیام خونه ی شما منو ببرین خونه خودم
اصلا اهمیتی به حرفام نمیداد .....ادامه دارد
شرط
لایک:۳۰
کامنت:۲۰
#فیک #تهیونگ #بی_تی_اس
علامت ها
|تهیونگ+|ات-|
سن:
تهیونگ27
ات18
ویو ات:
اخرای امتحان بود داشتم سوال اخرو مینوشتم که نگاه سنگین کسی رو روی خودم احساس میکردم
سرم رو بلند کردم و دیدم معلمم داره بهم نگاه میکنه
اون کیم تهیونگه خیلی خوشتیپه همه دخترا روش کراش دارن
چرا دروغ بگم منم ی جورایی خوشم میاد ازش ولی ن مثل اونا ک خودمو بخاطرش بکشم
امتحان تمام شد رفتم بیرون توی حیاط روی صندلی نشسته بودم بعد از مرگ پدر مادرم هنوز ب زندگی تنهایی عادت نکردن شکمم بخاطر نخوردن صبحونه درد بود سرم رو بین دستام فشوردم و چشمامو بستم
که یکی گفت:
+چی شده خوبی
چشمام رو باز کردم و دیدم تهیونگ جلوم وایساده
سریع بلند شدم و روبه روش وایسادم
-نه اقا خوبم
+ولی اینطور ب نظر نمیرسه
-نه خوبم
خواستم از کنارش رد شم که چشمام سیاهی رفت تهیونگ سریع منو گرفت و براید استایل بغلم کرد
+خوب بودنت اینجوریه
و برد پیش دکتر مدرسه
علامت دکتر*
*چون غذا نخوردی اینجوری شدی
-.....
+پس یعنی مشکلی نداره
*نه ولی همیشه ی چیزی بخور چون خیلی هم ضعیفی
-باشه ممنون
خواستم بلند شم که یهو تهیونگ دوبارره براید استایل بغلم کرد
-بزارینم زمین خودم میتونم برم
+بیبی ت نمیری کلا با من میای
-بیبی؟ من با شما جایی نمیام
دست و پا میزدم که ولی کنه اما نه
گذاشتم توی ماشین
-چیکار ب من دارین
+کاریت ندارم ولی تو چون تنهایی ب خودت نمیرسی میریم خونه ی من
-نه چرا بیام خونه ی شما منو ببرین خونه خودم
اصلا اهمیتی به حرفام نمیداد .....ادامه دارد
شرط
لایک:۳۰
کامنت:۲۰
#فیک #تهیونگ #بی_تی_اس
۶۹.۸k
۱۲ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.