سناریو
ازدواج اجباری
پارت 23
مگه خوابم میبورد شد ساعت 8 ا. ت اومد
پاشدم رفتم پیشش
جونگ کوک: عشقم اومدی دلم برات تنگ شد
ا. ت بدون حرف لباسشو عوض کرد در اتاق قفل کرد خوابید
موقع ناهار شد ا. ت پاشد اومد تو حال من ناهار درست کرده بودم
غذا رو میز گذاشتم، جونگ کوک: بیا عشقم ناهار پختم
نشستم رو صندلی
ا. ت تو دهنش: به همین خیال باش آقای جئون من لجباز تر از این حرفام
دیدم ا. ت برای خودش تخم مرغ زد نشست با نون تست داره میخوره اونم تو آشپز خونه
ا. ت: من امشب شیفت دار....
جونگ کوک؛: تو هیچ جا نمیری
ا. ت: میریم خوبم میرم
پاشدم درخونه قفل کردم
ا. ت: چیکار میکنی دیوانه
جونگ کوک: اره من دیوانه توهم
ا. ت: آره وقتی منو کبود میکنی باید هم دیوانه باشی ولی.......
لبامو محکم رولباش گذاشتم
ا. ت: هر کاری کنی از ذهنم پاک نمیشه
دوباره لبامو گذاشتم رو لباش
اصلا همکاری نمیکرد
جونگ کوک: لباس بپوش بریم بیرون
ا. ت: نمیام
جونگ کوک: میای ا. ت عصبمو خورد نکن
ا. ت: اگه خورد کنم چی میشه دوباره منو میزنی بزن اگه جرعتشو داری ایندفعه بهت رحم نمیکنم ........
بغض کردم ا. ت رفت تو اتاق درو بست بعد اومد بیرون)اسلاید بعدی استایل ا. ت موهاشو باز گذاشت مداد چشم و ژر زد
ا. ت: لجبازم اما مثل تو بی رحم نیستم
جونگ کوک: ا. ت اینطوری نگو
ا. ت: باشه آقای بارحم بریم
جونگ کوک: بریم😁
پارت 23
مگه خوابم میبورد شد ساعت 8 ا. ت اومد
پاشدم رفتم پیشش
جونگ کوک: عشقم اومدی دلم برات تنگ شد
ا. ت بدون حرف لباسشو عوض کرد در اتاق قفل کرد خوابید
موقع ناهار شد ا. ت پاشد اومد تو حال من ناهار درست کرده بودم
غذا رو میز گذاشتم، جونگ کوک: بیا عشقم ناهار پختم
نشستم رو صندلی
ا. ت تو دهنش: به همین خیال باش آقای جئون من لجباز تر از این حرفام
دیدم ا. ت برای خودش تخم مرغ زد نشست با نون تست داره میخوره اونم تو آشپز خونه
ا. ت: من امشب شیفت دار....
جونگ کوک؛: تو هیچ جا نمیری
ا. ت: میریم خوبم میرم
پاشدم درخونه قفل کردم
ا. ت: چیکار میکنی دیوانه
جونگ کوک: اره من دیوانه توهم
ا. ت: آره وقتی منو کبود میکنی باید هم دیوانه باشی ولی.......
لبامو محکم رولباش گذاشتم
ا. ت: هر کاری کنی از ذهنم پاک نمیشه
دوباره لبامو گذاشتم رو لباش
اصلا همکاری نمیکرد
جونگ کوک: لباس بپوش بریم بیرون
ا. ت: نمیام
جونگ کوک: میای ا. ت عصبمو خورد نکن
ا. ت: اگه خورد کنم چی میشه دوباره منو میزنی بزن اگه جرعتشو داری ایندفعه بهت رحم نمیکنم ........
بغض کردم ا. ت رفت تو اتاق درو بست بعد اومد بیرون)اسلاید بعدی استایل ا. ت موهاشو باز گذاشت مداد چشم و ژر زد
ا. ت: لجبازم اما مثل تو بی رحم نیستم
جونگ کوک: ا. ت اینطوری نگو
ا. ت: باشه آقای بارحم بریم
جونگ کوک: بریم😁
۴۴.۶k
۰۸ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.