عشق اشتباه 13
کا : باشه
ویو ات
از وقتی از اتاق کوک اومدم بیرون یه حس عجیبی داشتم
نمیدونم چم شده
حتما دیوونه شدم ولش کن
اومدم بیرون برای بچه ها ناهار درست کردم ناهارو که خوردیم یکم بازی کردیم تا اینکه دیگه کاری نداشتیم انجام بدیم نشسته بودیم
ات : حوصلم سر رفت
چیکار کنیم
کا : نمیدونم عزیزم
تا اینکه گوشیه کریم زنگ خورد
کر : بچه ها هانا بهم زنگ زد گفت میخواد بیاد پیش ما
فلیکس: بسلامتی
کا : واقعا میخواد بیاد (خوشحال)
ات : خوشحال شدی چقد
کا : خب خیلی وقته همو ندیدیم
ات : اها
راستی کی میرسه
کر : یه نیم ساعت دیگه
ات : اها
کوک : نمیتونستی یجوری میاریش اینجا
زیاد باهاش حال نمیکنم
کر : منم خبر نداشتم داره میاد
الان زنگ زده میگه ادرس خونه رو بفرستین
کوک : اها
یکم فیلم دیدم تا اینکه بعد از چهل دیقه زنگ در خورد
ها : سلامممم
کر : سلام
ات : سلام
ها : وای ات تویی
چقد خوشحالم میبینمت
همه بهش سلام کردیم تا اینکه رسید به جای
هانا : وای کای تویی
چقد خوشگل شدی
کا : سلام
توام خیلی خوشگل شدی
که یهو هانا مث خرس پرید بغل کای
کاین بغلش کرد
دوس داشتم کله کایو بکنم
هانا: خب کریم من بعضیا رو نمیشناسم میشه اشنا مون کنی؟
کریم : خب این فلیکسه
ایشونم جونگ کوکه
کای و اتم که دیگه میشناسی باهم تو رابطن
هانا : چی؟
تو رابطن
کر : اره دیگه
هانا : کای نگفته بود بهم
خب من برم چمدونمو باز کنم
ویو هانا
وقتی گفتن این دو تا تو رابطن دلم برا ات سوخت
چون نمیدونه دوسپسرش داره با من بهش خیانت میکنه و منو دوست داره
لطفا حمایت 🍬🤧
ویو ات
از وقتی از اتاق کوک اومدم بیرون یه حس عجیبی داشتم
نمیدونم چم شده
حتما دیوونه شدم ولش کن
اومدم بیرون برای بچه ها ناهار درست کردم ناهارو که خوردیم یکم بازی کردیم تا اینکه دیگه کاری نداشتیم انجام بدیم نشسته بودیم
ات : حوصلم سر رفت
چیکار کنیم
کا : نمیدونم عزیزم
تا اینکه گوشیه کریم زنگ خورد
کر : بچه ها هانا بهم زنگ زد گفت میخواد بیاد پیش ما
فلیکس: بسلامتی
کا : واقعا میخواد بیاد (خوشحال)
ات : خوشحال شدی چقد
کا : خب خیلی وقته همو ندیدیم
ات : اها
راستی کی میرسه
کر : یه نیم ساعت دیگه
ات : اها
کوک : نمیتونستی یجوری میاریش اینجا
زیاد باهاش حال نمیکنم
کر : منم خبر نداشتم داره میاد
الان زنگ زده میگه ادرس خونه رو بفرستین
کوک : اها
یکم فیلم دیدم تا اینکه بعد از چهل دیقه زنگ در خورد
ها : سلامممم
کر : سلام
ات : سلام
ها : وای ات تویی
چقد خوشحالم میبینمت
همه بهش سلام کردیم تا اینکه رسید به جای
هانا : وای کای تویی
چقد خوشگل شدی
کا : سلام
توام خیلی خوشگل شدی
که یهو هانا مث خرس پرید بغل کای
کاین بغلش کرد
دوس داشتم کله کایو بکنم
هانا: خب کریم من بعضیا رو نمیشناسم میشه اشنا مون کنی؟
کریم : خب این فلیکسه
ایشونم جونگ کوکه
کای و اتم که دیگه میشناسی باهم تو رابطن
هانا : چی؟
تو رابطن
کر : اره دیگه
هانا : کای نگفته بود بهم
خب من برم چمدونمو باز کنم
ویو هانا
وقتی گفتن این دو تا تو رابطن دلم برا ات سوخت
چون نمیدونه دوسپسرش داره با من بهش خیانت میکنه و منو دوست داره
لطفا حمایت 🍬🤧
۸.۶k
۱۱ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.