رومان رویایی همانند کابوس پارت 1

#part1

بسم الله.....🐬♥️"!
مقدمه:
+تو‌ نمیتونی تو‌این طوفان دووم بیاری
_مح خود طوفانم‌مگ‌ن...؟!
خلاصه=
عشقی‌پر از نفرت انتقام
..............................................
#nika
با خمیازه از خواب پاشدم دو رو بر نگاه کردم پاشدم قرصام و خوردم ضربه ای که دوسال پیش بهم وارد شده بود هنوز جلو چشمام بود
جوری‌که خانوادم جلو چشمم مرد فقط بابام موند گه بخاطرش مجبور شدم عشقمو ول کن بخاطر یه معتاد
از حرص بغضم گرفت قرصام و خوردم رفتم‌مجله رو برداشتم دنبال کار بگردم دیروز از‌کارم‌اخراجم کرده بودن عوضیا
نشستم نگاه کردم یه شعل دیدم کارگری هم اتاق میدن هم غذا
سریع شمارو رو گرفتم
+الو؟
_الو سلام برای کار زنگ زده بودم
+ اسمتون لطفا
_نیکام نیکا فلاحی
+ساعت ۱۷ اینجا باشید
بعد قطع کرد از خوشحالی جیغ زدم
چه زود کار پیدا کردم باید لباس درست حسابی بپوشم‌اما ندارم که پول‌...
سریع رفتم سمت قلکم باز کردم کلا ۳۰۰ هزار تومن توش بود باهاش چی میشه خرید اخه
دراز کشیدم یاد عسل افتادم‌زنگ زدم بهش
+الو سلام‌نیکا خانوووووم
_سلام عسلی یه چیزی میخواستم ازت
+اوم‌بگو
_یه ۲۰۰ تومن داری قرض بدی اخه کار پیدا کردم بهت بخدا قرض
+وا نداشتیماا قرض نشد‌که‌ خیر سرم رفیقمی‌ نمیخواد برگردونی راسی بریزم تو کارتت یا بیام‌دستی بدم؟
_ دستی‌بده باهمم میریم خرید ماشینتو بیارا
+باشه باشه بای بوس فیلا راسی بابات که خونه نبست
_دو روزه نمیاد خونه نه
+اخی فداط شم‌ناراحت نشو‌آماده شو‌دارم‌میام
_مرسی نفس
بعد قطع کردم ......