𝒄𝒉𝒊𝒍𝒅𝒉𝒐𝒐𝒅 𝒍𝒐𝒗𝒆⁵¹
𝒄𝒉𝒊𝒍𝒅𝒉𝒐𝒐𝒅 𝒍𝒐𝒗𝒆⁵¹
chapter②
از توی گاراژی که فقط مخصوص من بود موتورمو برداشتم و کلاه کاسکتو روی سرم گذاشتم...
موهامو باز گذاشتم و
بعد از اینکه موتورو روشن کردم گازشو گرفتم و از گاراژ خارج شدم
من برای موتور سواری کلاس نرفتم کوک بهم یادش داد ،توی سن ۱۲ سالگی مدام زمین خوردم تا آخر یاد گرفتم!
از جایی که همیشه اون پلیس خوش...
عاام پلیسه استتار میکرد،
که رسیدم آروم تر حرکت کردم و بعد از
اینکه چراغ راهنمایی سبز شد به سمت بیمارستان رفتم؛
کنار بیمارستان یه سوپرمارکت کوچیک و قدیمی با بیست سال سابقه کار میکرد...
موتورو پارک و قفل کردم تا مبادا کسی سرقتی کنه...
و بعد از قفل کردن وارد مغازه شدم
و دو تا
اسنک گرفتم...ولی پشیمون شدم شاید براش ضرر داشته باشه برای همین برگشتم و یه ساندویچ سبزیجات برداشتم...
دوتا هم آب معدنی
و حساب کردم...
صاحب مغازه یه پیرمرد
هفتاد هشتاد ساله بود...که معمولا هر کاری میکردم تخفیف نده بهم تخفیف میداد...
شاید مثل آجوما آلزایمر داره و منو با نوش اشتباه میگیره...
بعد از تشکر و قدردانی
از تخفیفی که مخصوصا فقط به من میده به سمت بیمارستان رفتم...
از پرستار پرسیدم که اشکالی
نداره این ساندویچو بهش بدم؟
و جوری که حدس میزدم گفت نه اشکالی نداره...
#یونگی
_______________
این یکی از پارت هایی که قولشو داده بودم
chapter②
از توی گاراژی که فقط مخصوص من بود موتورمو برداشتم و کلاه کاسکتو روی سرم گذاشتم...
موهامو باز گذاشتم و
بعد از اینکه موتورو روشن کردم گازشو گرفتم و از گاراژ خارج شدم
من برای موتور سواری کلاس نرفتم کوک بهم یادش داد ،توی سن ۱۲ سالگی مدام زمین خوردم تا آخر یاد گرفتم!
از جایی که همیشه اون پلیس خوش...
عاام پلیسه استتار میکرد،
که رسیدم آروم تر حرکت کردم و بعد از
اینکه چراغ راهنمایی سبز شد به سمت بیمارستان رفتم؛
کنار بیمارستان یه سوپرمارکت کوچیک و قدیمی با بیست سال سابقه کار میکرد...
موتورو پارک و قفل کردم تا مبادا کسی سرقتی کنه...
و بعد از قفل کردن وارد مغازه شدم
و دو تا
اسنک گرفتم...ولی پشیمون شدم شاید براش ضرر داشته باشه برای همین برگشتم و یه ساندویچ سبزیجات برداشتم...
دوتا هم آب معدنی
و حساب کردم...
صاحب مغازه یه پیرمرد
هفتاد هشتاد ساله بود...که معمولا هر کاری میکردم تخفیف نده بهم تخفیف میداد...
شاید مثل آجوما آلزایمر داره و منو با نوش اشتباه میگیره...
بعد از تشکر و قدردانی
از تخفیفی که مخصوصا فقط به من میده به سمت بیمارستان رفتم...
از پرستار پرسیدم که اشکالی
نداره این ساندویچو بهش بدم؟
و جوری که حدس میزدم گفت نه اشکالی نداره...
#یونگی
_______________
این یکی از پارت هایی که قولشو داده بودم
۱۳.۱k
۲۰ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.