انگشتام که لای ورق های
انگشتام که لای ورق های
دیوان حافظ می رود
دست ودلم می لرزد...!
امابه خواجه می سپارم
امیدراازدلم نگیرد..
دلم می خواهدهمیشه بگوید
یوسف گمگشته بازآید
به کنعان غم مخور...💜🤍
دیوان حافظ می رود
دست ودلم می لرزد...!
امابه خواجه می سپارم
امیدراازدلم نگیرد..
دلم می خواهدهمیشه بگوید
یوسف گمگشته بازآید
به کنعان غم مخور...💜🤍
۱۳.۰k
۰۲ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.