ساعت؟:؟ از خواب پاشدم چمدونم رو جمع کردم یه لباس پوشیدم ی
ساعت؟:؟ از خواب پاشدم چمدونم رو جمع کردم یه لباس پوشیدم یه ارایش لایت رفتم پایین
ا/ت: خداحافظ همگی
مامان ا/ت: صبر کن
ا/ت: بله
مامان ا/ت: بیا «یه گردنبد داد به ا/ت»
ا/ت: این چیه؟
مامان /ت: مال پدرته
ا/ت: اها ولی.. من هیچوقت ندیدم تو گردنش باشه
مامان ا/ت: چون برای تو بوده
ا/ت: باشه...... وای مامان دیرم شده!
ا/ت خواهر و برادر و مادرشو بغل کرد و به سرعت جت رفت سمت فرودگاه
که گوشیم زنگ خورد نارا بود
نارا: الو نیم ساعته کدوم گوری هستی؟
ا/ت: الان تو فرودگاهم تو کجایی نمیبینمت
نارا یک دفعه از پشت زد پس کله ا/ت
ا/ت: ای دردم گرف
نارا: منم زدم دردت بگیره بدو دیرمون شد
ا/ت: راست میگی
☆فلش بگ به وقتی به سئول رسیدن و ا/ت برای کارای پذیرش به دانشگاه میره ☆
کارای پذیرش رو کردم و یه اتاق گرفتم ولی چون همه اتاقا پُر بود یه هم اتاقی هم داشتم... مثل اینکه پسر بود •
زنگ زدم نارا
ا/ت: الو میای بریم کافه
نارا: بریم
ا/ت: اوک لوکیشن میفرستم برات
نارا: باوش
رسیدم کافه یه چند دقیقه بعد نارا امد
نارا: سلام عررریننبپرتتزدیترتردرترپ
ا/ت: چیشده انقد خوشحالی؟
نارا: اممممممم هم اتاقیم جیمینه 🎉🎈
ا/ت: خب بابا انگار چیشده
نارا: تو چزی از عشق نمیفهمی
ا/ت: اینارو وللش چی میخوری؟
نارا: امم یه شیک توت فرنگی و یه موچی توت فرنگی مث جیمین 🍡🍓
ا/ت: منم یه بابل تی میخورم🧋گارسون
گارسون: بله چی میل دارید
ا/ت: شیک توت فرنگی و یه موچی توت فرنگی با یه بابل تی
گارسون: چشم
نارا: خب تو بگو هم اتاقیت کیه؟
ا/ت: یه پسره بود فکر کنم اسمش....
اشک سیاه پایان پارت 2
ا/ت: خداحافظ همگی
مامان ا/ت: صبر کن
ا/ت: بله
مامان ا/ت: بیا «یه گردنبد داد به ا/ت»
ا/ت: این چیه؟
مامان /ت: مال پدرته
ا/ت: اها ولی.. من هیچوقت ندیدم تو گردنش باشه
مامان ا/ت: چون برای تو بوده
ا/ت: باشه...... وای مامان دیرم شده!
ا/ت خواهر و برادر و مادرشو بغل کرد و به سرعت جت رفت سمت فرودگاه
که گوشیم زنگ خورد نارا بود
نارا: الو نیم ساعته کدوم گوری هستی؟
ا/ت: الان تو فرودگاهم تو کجایی نمیبینمت
نارا یک دفعه از پشت زد پس کله ا/ت
ا/ت: ای دردم گرف
نارا: منم زدم دردت بگیره بدو دیرمون شد
ا/ت: راست میگی
☆فلش بگ به وقتی به سئول رسیدن و ا/ت برای کارای پذیرش به دانشگاه میره ☆
کارای پذیرش رو کردم و یه اتاق گرفتم ولی چون همه اتاقا پُر بود یه هم اتاقی هم داشتم... مثل اینکه پسر بود •
زنگ زدم نارا
ا/ت: الو میای بریم کافه
نارا: بریم
ا/ت: اوک لوکیشن میفرستم برات
نارا: باوش
رسیدم کافه یه چند دقیقه بعد نارا امد
نارا: سلام عررریننبپرتتزدیترتردرترپ
ا/ت: چیشده انقد خوشحالی؟
نارا: اممممممم هم اتاقیم جیمینه 🎉🎈
ا/ت: خب بابا انگار چیشده
نارا: تو چزی از عشق نمیفهمی
ا/ت: اینارو وللش چی میخوری؟
نارا: امم یه شیک توت فرنگی و یه موچی توت فرنگی مث جیمین 🍡🍓
ا/ت: منم یه بابل تی میخورم🧋گارسون
گارسون: بله چی میل دارید
ا/ت: شیک توت فرنگی و یه موچی توت فرنگی با یه بابل تی
گارسون: چشم
نارا: خب تو بگو هم اتاقیت کیه؟
ا/ت: یه پسره بود فکر کنم اسمش....
اشک سیاه پایان پارت 2
۱۷.۶k
۱۸ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.