عاشق یک نگاه

عاشق یک نگاه

ویو ته: چرا این بشر انقدر کیوته آخه
منم بوسش کردم ولی هنوز خودشو به خواب زده بود

٪من که میدونم خواب نیستی آخه من بیچاره بدون بغلت خوابم نمیبره ادا در نیار
(دوباره بوسش کرد)
+ بیشعور کیوت از نقطه ضعفم استفاده کردی

٪میدونم..خوب حالا بیا تو بغلم فردا پرواز داریم خوابم میاد

+باش فقط میخوابیم دیگه حرف نزن

٪او او یه چیزی یادت رفته

+میدونم چی میخوای عمرا اصلا نخواب به درک

٪ات ببخشید اشتباه کردم واسه بیماری پوستیم گفتم

.......+

٪ات ....عشقم ببخشید دیگه از این حرفا نمیزنم غلط خوردم خوب🥺

+خیله خوب بیا بغلم

٪قبلش باید یه کاری میکردیا

+(بوسش کرد)حالا بیا دیگه ساعت دو نصف شبه

ویو ات:خوابیدیم وقتی صبح با صدای آلارم بیدار شدم میخواستم گوشیمو بشکونم ولی یادم افتاد پرواز داریم عین جت پاشدم و ته و کوک و جوکی رو بیدار کردم رفتم دوش گرفتم و موهامو باز گذاشتم هدفونمو برداشتمو به لباس یخورده بلند پوشیدم با یه شلوار بگ و شالمو واسه وقتی رسیدیم ایران تو کیف نگه داشتم