{رویای شیرین من}
{رویای شیرین من}
پارت : 15
👑👑👑👑👑👑👑👑👑👑👑
ویو هانا :
داشتم با جائه درباره اینکه باید با جین روراست باشه حرف می زدم که در باز شد با چیزی غیر منتظره روبه رو شدم ...
ویو جیمین :
وقتی رسیدم به در اتاق هانا صدایی شنیدم ، گوشم و چسبوندم به در تا بشنوم چی میگن :
- ببین بهتره باهاش کنار بیای
- نمی تونم
- ولی تو هنوز دوسش داری
- چه فایده که اون من و یادش نمیاد
- خب تقصير خودته ، میخواستی بهش زهر ندی
- زهر خوردن و فراموش کردن بهتر از این بود که از رفتن من زجر بکشه
- خو تو برای چی رفتی؟
- دوس داشتم به تو چه
- اگر ملورین نبود من از نصف قضیه هم خبردار نمیشدم
- آخه چرا اینقدر دوست داری همه چی یادش بیاد؟
- که بفهمه که چقدر تو رو دوست داشته
- اما من ...
- به درک که تو بار دیدیش
- آخه ...
- به درک با اون دختره بود ، تو مثل اینکه فرق مستی و هوشیاری رو نمی فهمی
- جین الان دیگه برای من مرده بفهم
از شنیدن اسم جین شوکه شدم که دستم خورد به دستگیره و پرت شدم داخل اتاق
جائه :
- جنابعالی چه حلال زاده هم بود
سریع از جام پاشدم :
- جین چی ها؟
هانا :
- ببینم تو...
- آره اصلا من عضو همون BTS هستم بگید ببینم جین چی؟
- چرا به من چیزی نگفتی
- ای بابا خواستم سوپرایز شی جین چی ها؟
جائه :
- بهش می گم نخود فرنگی ناراحت نشو
و از کنارم رفت داد زدم :
- هی ، وایسا جائههههههه
- زهرماررررررررر
- هانا تو بگو قضیه چیه ها؟
هانا نگاهی بهم کرد :
- ببین من خیلی دوست دارم ولی ندونی بهتره ، راجب صحبت هامون هم به کسی چیزی نگو
ویو جین :
رفتم حموم و از خستگی روی تخت دراز کشیدم واقعا تشکش نرم بود .
یهو سرم بدجور تیر کشید و صدایی توی مغزم زمزمه شد :
- تشکش نرمه
- فکر می کنی من بهت جنس بد تحویل می دم؟
- مطمئن نیستم
- پسره گاو
- به خاطر همین تیکه انداخت هاته که ازت خوشم اومده ، دوست دارم
- الاغ خودمی
درد سرم متوقف شد ، چشمام همه جا رو تار می دید ، چرا صدای پسره شبیه صدای من بود؟
...
👑👑👑👑👑👑👑👑👑👑👑👑
چند پارت مربوط به گذشته است و من گذشته رو از کیدرمای علاقه پادشاه الهام گرفتم .
پارت : 15
👑👑👑👑👑👑👑👑👑👑👑
ویو هانا :
داشتم با جائه درباره اینکه باید با جین روراست باشه حرف می زدم که در باز شد با چیزی غیر منتظره روبه رو شدم ...
ویو جیمین :
وقتی رسیدم به در اتاق هانا صدایی شنیدم ، گوشم و چسبوندم به در تا بشنوم چی میگن :
- ببین بهتره باهاش کنار بیای
- نمی تونم
- ولی تو هنوز دوسش داری
- چه فایده که اون من و یادش نمیاد
- خب تقصير خودته ، میخواستی بهش زهر ندی
- زهر خوردن و فراموش کردن بهتر از این بود که از رفتن من زجر بکشه
- خو تو برای چی رفتی؟
- دوس داشتم به تو چه
- اگر ملورین نبود من از نصف قضیه هم خبردار نمیشدم
- آخه چرا اینقدر دوست داری همه چی یادش بیاد؟
- که بفهمه که چقدر تو رو دوست داشته
- اما من ...
- به درک که تو بار دیدیش
- آخه ...
- به درک با اون دختره بود ، تو مثل اینکه فرق مستی و هوشیاری رو نمی فهمی
- جین الان دیگه برای من مرده بفهم
از شنیدن اسم جین شوکه شدم که دستم خورد به دستگیره و پرت شدم داخل اتاق
جائه :
- جنابعالی چه حلال زاده هم بود
سریع از جام پاشدم :
- جین چی ها؟
هانا :
- ببینم تو...
- آره اصلا من عضو همون BTS هستم بگید ببینم جین چی؟
- چرا به من چیزی نگفتی
- ای بابا خواستم سوپرایز شی جین چی ها؟
جائه :
- بهش می گم نخود فرنگی ناراحت نشو
و از کنارم رفت داد زدم :
- هی ، وایسا جائههههههه
- زهرماررررررررر
- هانا تو بگو قضیه چیه ها؟
هانا نگاهی بهم کرد :
- ببین من خیلی دوست دارم ولی ندونی بهتره ، راجب صحبت هامون هم به کسی چیزی نگو
ویو جین :
رفتم حموم و از خستگی روی تخت دراز کشیدم واقعا تشکش نرم بود .
یهو سرم بدجور تیر کشید و صدایی توی مغزم زمزمه شد :
- تشکش نرمه
- فکر می کنی من بهت جنس بد تحویل می دم؟
- مطمئن نیستم
- پسره گاو
- به خاطر همین تیکه انداخت هاته که ازت خوشم اومده ، دوست دارم
- الاغ خودمی
درد سرم متوقف شد ، چشمام همه جا رو تار می دید ، چرا صدای پسره شبیه صدای من بود؟
...
👑👑👑👑👑👑👑👑👑👑👑👑
چند پارت مربوط به گذشته است و من گذشته رو از کیدرمای علاقه پادشاه الهام گرفتم .
۴.۲k
۱۰ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.