why you
part⁹
یجی:دایی دایییییییییییییییییییی
جیمین:هان
یجی:هان بگو عمت برات بزاعه
جیمین:امر بفرمایین قربان
یجی:من بچه زنداییم "با اعتماد بنفس"
جنی:یجی چی میگی برای خودت
یونا:یجی یجی بیا سوسو اومده
جنی:سوسو
یونا:گمشو یجی بیا بریم
جیمین:بده من اونو "ازش گرفت-سرد"
یجی:زندایی نگران نباش دایی فقط به جنی میده این سوسو رو
یونا:روش دیگه برای بازی اینکه خودتو از پشت پرت کنی تو استخر با عمق زیاد و شنا بلد نباشی"خودشو پرد کرد"
جنی:دایی نمیخوای کاری کنی زندایی داره غرق میشه
جیمین:داره ادا در میاره بیا بریم"سرد"
"۳۰ دقیقه بعد"
یجی:زندایی یونا زندایی یونا
یونا: ........
جنی:دایی زندایی هنوز تو ابه
جیمین:گربه دزد بیا بیرون"سرد"
یونا:فقط برو بمیر بی تر ادب"چشم بسته روی اب"
یجی:زندایی هق فکر کردم هق مردی"گریه"
یونا:مثل سگ خستم جینا تو اجازه دادی یجی رو ببرم یجی بیا بریم
یجی:باشه"ذوق"
کوک:یجی پیش ما میمونی یا زنداییت
جینا:گمشو بیا اینجا
یجی:پیش زندایی میمونم
یونا:بیا بغلم کوچولو.....خانم پارک جینا این طرز رفتار با بچه ای که ۳ سالشه نیست یجی کوچولو بیا بریم خونه
یجی:باشه
م.ب.جیمین:بیا اینو بپوش یخ نزنی
یونا:نترسین زد ابه
یجی:زندایی بریم
جنی:دایی منو میبری شرکت
جیمین:نه که نمیبرم
جنی: باشه
یونا:بی تر ادب بچه گناه داره ببرش
جیمین:به تو چه
یونا:یجی بیا پایین....۱....۲...۳......خانم پارک این بی تر ادب جنی رو نمیبرم شرکت"گریه"
م.ب.جیمین:جیمین تو جنی رو میبری شرکت"عصبی"
جیمین:باشه
جینا:برگام مامان بزرگ چرا طرف یونا رو گرفتی
م.ب.جیمین:چون اون تنها مینی هست که عروس خانواده پارک شده یونا و جیمین شما هم ۳ ماه دیگه ازدواج میکنین و تا اون سه ما میتونین هیچوقت همو میبینین
یونا:میشه یجی پیش من زندگی کنه
جینا:اصلا بچه خودت
یونا:بیا بریم خوابم میاد
"صبح-شرکت"
ته:مینا حالا تو ۲ روزه یونا رو ندیدی.....اصلا شماره منو از کجا اوردی....چرا من باید مهمونی بگیرم.....عمارت جیمین؟ اوکیه و یونا و جیمین ۳ ماه دیگه ازدواج میکنن این خبرو به سولا و یونگی هم برسون
یونا:رئیس این بادیگارد دم در دخترمو راه نمیده
ته:تو دختر داری
یونا:بگو راهش بده میبینی
ته:بزار بیاد داخل
یجی:سلام بیگ بوی خوشگل یجی"خنده"
ته:یجی کوچولو ...... چرا پیش یونا هستی
یونا،من از جینا خریدمش خب یجی بریم دست بکار بشیم
ته:یونا
یجی:بانو پارک
ته:بانو پارک میدونی اگر تو و یجی باهم یه کار بکنین ما موفق ترین جهان میشیم
یجی:زندایی بریم کار کنیم من طرح میکشم تو دوخت بزن
خانم ایم:یونا بیا اینم پولت دیشب تونستم با ۱۰ نفر س.ک.س کنم
یونا:باید به رئیس بدین
یجی:خب شروع کنیم
ته:امروز همه ساعت ۷ میتونین برین خونه میخوام با دوستام و زناشون و دوستای زناشون پارتی بگیرم
یونا:
یجی:دایی دایییییییییییییییییییی
جیمین:هان
یجی:هان بگو عمت برات بزاعه
جیمین:امر بفرمایین قربان
یجی:من بچه زنداییم "با اعتماد بنفس"
جنی:یجی چی میگی برای خودت
یونا:یجی یجی بیا سوسو اومده
جنی:سوسو
یونا:گمشو یجی بیا بریم
جیمین:بده من اونو "ازش گرفت-سرد"
یجی:زندایی نگران نباش دایی فقط به جنی میده این سوسو رو
یونا:روش دیگه برای بازی اینکه خودتو از پشت پرت کنی تو استخر با عمق زیاد و شنا بلد نباشی"خودشو پرد کرد"
جنی:دایی نمیخوای کاری کنی زندایی داره غرق میشه
جیمین:داره ادا در میاره بیا بریم"سرد"
"۳۰ دقیقه بعد"
یجی:زندایی یونا زندایی یونا
یونا: ........
جنی:دایی زندایی هنوز تو ابه
جیمین:گربه دزد بیا بیرون"سرد"
یونا:فقط برو بمیر بی تر ادب"چشم بسته روی اب"
یجی:زندایی هق فکر کردم هق مردی"گریه"
یونا:مثل سگ خستم جینا تو اجازه دادی یجی رو ببرم یجی بیا بریم
یجی:باشه"ذوق"
کوک:یجی پیش ما میمونی یا زنداییت
جینا:گمشو بیا اینجا
یجی:پیش زندایی میمونم
یونا:بیا بغلم کوچولو.....خانم پارک جینا این طرز رفتار با بچه ای که ۳ سالشه نیست یجی کوچولو بیا بریم خونه
یجی:باشه
م.ب.جیمین:بیا اینو بپوش یخ نزنی
یونا:نترسین زد ابه
یجی:زندایی بریم
جنی:دایی منو میبری شرکت
جیمین:نه که نمیبرم
جنی: باشه
یونا:بی تر ادب بچه گناه داره ببرش
جیمین:به تو چه
یونا:یجی بیا پایین....۱....۲...۳......خانم پارک این بی تر ادب جنی رو نمیبرم شرکت"گریه"
م.ب.جیمین:جیمین تو جنی رو میبری شرکت"عصبی"
جیمین:باشه
جینا:برگام مامان بزرگ چرا طرف یونا رو گرفتی
م.ب.جیمین:چون اون تنها مینی هست که عروس خانواده پارک شده یونا و جیمین شما هم ۳ ماه دیگه ازدواج میکنین و تا اون سه ما میتونین هیچوقت همو میبینین
یونا:میشه یجی پیش من زندگی کنه
جینا:اصلا بچه خودت
یونا:بیا بریم خوابم میاد
"صبح-شرکت"
ته:مینا حالا تو ۲ روزه یونا رو ندیدی.....اصلا شماره منو از کجا اوردی....چرا من باید مهمونی بگیرم.....عمارت جیمین؟ اوکیه و یونا و جیمین ۳ ماه دیگه ازدواج میکنن این خبرو به سولا و یونگی هم برسون
یونا:رئیس این بادیگارد دم در دخترمو راه نمیده
ته:تو دختر داری
یونا:بگو راهش بده میبینی
ته:بزار بیاد داخل
یجی:سلام بیگ بوی خوشگل یجی"خنده"
ته:یجی کوچولو ...... چرا پیش یونا هستی
یونا،من از جینا خریدمش خب یجی بریم دست بکار بشیم
ته:یونا
یجی:بانو پارک
ته:بانو پارک میدونی اگر تو و یجی باهم یه کار بکنین ما موفق ترین جهان میشیم
یجی:زندایی بریم کار کنیم من طرح میکشم تو دوخت بزن
خانم ایم:یونا بیا اینم پولت دیشب تونستم با ۱۰ نفر س.ک.س کنم
یونا:باید به رئیس بدین
یجی:خب شروع کنیم
ته:امروز همه ساعت ۷ میتونین برین خونه میخوام با دوستام و زناشون و دوستای زناشون پارتی بگیرم
یونا:
۵.۵k
۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.