چند پارتی ران پارت دو
از ماشین پیاده شدم که سرم گیج رفت افتادم تو بغل یه نفر
؟؟؟:اوه چه خانم زیبایی حالت خوبه دارلینگ
ا.ت: عه ران تو اینجا چیکار میکنی
ران : گلایی که فرستادم و قبول نکردی
این قل زیبا رو هم قبول نمیکنی(منظورش خودشه)
ا.ت : فقط صلاح نتونستم قبول کنم و تو خب من به این گل حساسیت دارم
ران و کنار زدم و رفتم داخل
ران : امشب به یه مهمونی دعوت شدم که یه همراه لازمه اگه میشه باهام بیا
ا.ت باشه ای گفت و رفت
ویو بعداز سرکار
ران گفت مهمونی ساعت ده شروع میشه الان ساعت هشته خبب خوبه وقت دارم
یه رامن درست کردم خوردم ساعت هشت و نیم بود سریع حاضر شدم رفتم دم در ران اومد رفتیم داخل مهمونی که با چیزی که دیدم برگام ریخت اون ...اون......
یاه یاه یاه فردا بقیه رو میزارم
؟؟؟:اوه چه خانم زیبایی حالت خوبه دارلینگ
ا.ت: عه ران تو اینجا چیکار میکنی
ران : گلایی که فرستادم و قبول نکردی
این قل زیبا رو هم قبول نمیکنی(منظورش خودشه)
ا.ت : فقط صلاح نتونستم قبول کنم و تو خب من به این گل حساسیت دارم
ران و کنار زدم و رفتم داخل
ران : امشب به یه مهمونی دعوت شدم که یه همراه لازمه اگه میشه باهام بیا
ا.ت باشه ای گفت و رفت
ویو بعداز سرکار
ران گفت مهمونی ساعت ده شروع میشه الان ساعت هشته خبب خوبه وقت دارم
یه رامن درست کردم خوردم ساعت هشت و نیم بود سریع حاضر شدم رفتم دم در ران اومد رفتیم داخل مهمونی که با چیزی که دیدم برگام ریخت اون ...اون......
یاه یاه یاه فردا بقیه رو میزارم
۵.۰k
۰۳ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.