راکون کچولو مو صورتی
راکون کچولو مو صورتی
p3
من میدونستم اینجوری
میشه واسه همین
یه فرم گرفتم واست کله صورتی
آنیا:دروغ میگی و به حالت قهر داشت
میرفت
که دستشو گرفتم
نمیخواستم ولی داشتم
فشارش میدادم
آنیا:آخ آخ
آروم
که بکی از ناکجا آباد
یه هو ظاهر شد
بکی:هوی ولش کن
آنیا:بکی ادب داشته باش
هوی چیه
بعدشم نمیخورتم که
آخ آخ آروم چه زوری داری مگه خرسی
من:ببخشید ودستشو آروم تر
گرفتم و بردش تو کلاس
چون زنگ تفریح بود کسی تو کلاس نبود
آنیا تو اینجا وایسا باشه
آنیا:من که میدونم داری
دروغ میگی
ولی باشه
من:من دروغ نمیگم اصن چرا باید
دروغ بگم
آنیا:چون هیچ وقت بعد کرم ریختن
درستش نمیکردی
اون وقت الان چرا باید این کارو کنی؟
من:وایسا
ولباسو ازتون کیفم در آوردم
بیا
آنیا:مرسی خیلی
دوست.. . ممنون/لپ های گل انداخته
من:نه گفتی دوست چی نه چی
آنیا:دامیان سرم خیلی درد میکنه
بوی عجیبی میاد
من:از بحس دور نشو
آنیا:سرم گیج میره
من:خوبی آنیا
که یه هو آنیا میخواست
بیفته که گرفتمش
من:خوبی آنیا خوبی
بو رو حس کردم
در قفل بود
آنیا:هدفش تویی/تو بیهوشی و بیداری
من:چی میگی وسریع
یه تلپورت به پشت مدرسه زدم
تلپورت زیر پامون بود
وقتی داشتیم تلپورت می شدیم
یه گلوله از کنار سرم رد شد
فقط یه سانت فاصله داشت
رفتیم پشت مدرسه
و سای میکردم بیدارش کنم
من:آنیا پاشو وگرنه کرم میریزم آنیاااااا
ادمین:(یکم احساسی
تر مثلاً بیهوش شده )
بیدار نمی شد زنگ کلاس خورد
پس میتونستم برم تو چون در های مدرسه قفل بود
و باید تلپورت میشدیم
ولی کسی نباید مارو میدید
سریع خودمون رو تلپورت
کردم به پشت در اتاق بهداشت
و سریع درو باز کردم
من:آقا ایشون گاز گرفته شده چکار کنم
پرستار:بزارش رو تخت
الان میام ببینمش
گذاشتمش رو تخت و خودمم کنار
تخت وایسادم
یعنی چی میشه
p3
من میدونستم اینجوری
میشه واسه همین
یه فرم گرفتم واست کله صورتی
آنیا:دروغ میگی و به حالت قهر داشت
میرفت
که دستشو گرفتم
نمیخواستم ولی داشتم
فشارش میدادم
آنیا:آخ آخ
آروم
که بکی از ناکجا آباد
یه هو ظاهر شد
بکی:هوی ولش کن
آنیا:بکی ادب داشته باش
هوی چیه
بعدشم نمیخورتم که
آخ آخ آروم چه زوری داری مگه خرسی
من:ببخشید ودستشو آروم تر
گرفتم و بردش تو کلاس
چون زنگ تفریح بود کسی تو کلاس نبود
آنیا تو اینجا وایسا باشه
آنیا:من که میدونم داری
دروغ میگی
ولی باشه
من:من دروغ نمیگم اصن چرا باید
دروغ بگم
آنیا:چون هیچ وقت بعد کرم ریختن
درستش نمیکردی
اون وقت الان چرا باید این کارو کنی؟
من:وایسا
ولباسو ازتون کیفم در آوردم
بیا
آنیا:مرسی خیلی
دوست.. . ممنون/لپ های گل انداخته
من:نه گفتی دوست چی نه چی
آنیا:دامیان سرم خیلی درد میکنه
بوی عجیبی میاد
من:از بحس دور نشو
آنیا:سرم گیج میره
من:خوبی آنیا
که یه هو آنیا میخواست
بیفته که گرفتمش
من:خوبی آنیا خوبی
بو رو حس کردم
در قفل بود
آنیا:هدفش تویی/تو بیهوشی و بیداری
من:چی میگی وسریع
یه تلپورت به پشت مدرسه زدم
تلپورت زیر پامون بود
وقتی داشتیم تلپورت می شدیم
یه گلوله از کنار سرم رد شد
فقط یه سانت فاصله داشت
رفتیم پشت مدرسه
و سای میکردم بیدارش کنم
من:آنیا پاشو وگرنه کرم میریزم آنیاااااا
ادمین:(یکم احساسی
تر مثلاً بیهوش شده )
بیدار نمی شد زنگ کلاس خورد
پس میتونستم برم تو چون در های مدرسه قفل بود
و باید تلپورت میشدیم
ولی کسی نباید مارو میدید
سریع خودمون رو تلپورت
کردم به پشت در اتاق بهداشت
و سریع درو باز کردم
من:آقا ایشون گاز گرفته شده چکار کنم
پرستار:بزارش رو تخت
الان میام ببینمش
گذاشتمش رو تخت و خودمم کنار
تخت وایسادم
یعنی چی میشه
۲.۷k
۰۳ مهر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.