پارت:۲۱
پارت:۲۱
#ازدواج_اجباری🦋>
*خب حالا همه بچه ها برین تو اتاق موقه شام صداتون میکنیم
همه:چشم
+سانا میشه با لورا برین تو اتاق لورا؟میخوام یه خورده با جیمین حرف بزنم اگه میشه
@اوه حتما خب ما میریم فعلا
+مرسی عزیزم
+جیمین بریم تو اتاقم
_باشه
+جیمین من دوست دارم....
......._
+چرا هیچی نمیگی؟
......._
⚠️اگه نظرت درباره اعضا عوض میشه و⚠️ ⚠️ناراحت میشی این یه تیکه رو نخون⚠️
+من هرچی میگفتم جیمین هیچی نگفت یهو دیدم داره میاد سمتم منم کم کم عقب رفتم که پاک گیر کرد به لبه تخت و هفتادم رو تخت جیمین هم روم خیمه زد چشماش خمار بود یهو لباش رو گذاشت رو لبام و مک هایه محکمی میزد قشنگ میتونستم مزه خون رو تو دهنم بفهمم با زبونش همه جایه دهنم رو مزه کرد منم همکاری میکردم دستشو برد زیر لباسم و سی........نه هامو میمالوند منم دکمه هایه لباسشو باز کردم منو بلند کرد و گذاشت رو پاهاش پاهام رو دور کمر باریکش دستشو برد سمت یگگ سوتی.......نم و بازشون کرد و سی........نه هامو یکیشو میخورد یکیشو میمالوند
#ازدواج_اجباری🦋>
*خب حالا همه بچه ها برین تو اتاق موقه شام صداتون میکنیم
همه:چشم
+سانا میشه با لورا برین تو اتاق لورا؟میخوام یه خورده با جیمین حرف بزنم اگه میشه
@اوه حتما خب ما میریم فعلا
+مرسی عزیزم
+جیمین بریم تو اتاقم
_باشه
+جیمین من دوست دارم....
......._
+چرا هیچی نمیگی؟
......._
⚠️اگه نظرت درباره اعضا عوض میشه و⚠️ ⚠️ناراحت میشی این یه تیکه رو نخون⚠️
+من هرچی میگفتم جیمین هیچی نگفت یهو دیدم داره میاد سمتم منم کم کم عقب رفتم که پاک گیر کرد به لبه تخت و هفتادم رو تخت جیمین هم روم خیمه زد چشماش خمار بود یهو لباش رو گذاشت رو لبام و مک هایه محکمی میزد قشنگ میتونستم مزه خون رو تو دهنم بفهمم با زبونش همه جایه دهنم رو مزه کرد منم همکاری میکردم دستشو برد زیر لباسم و سی........نه هامو میمالوند منم دکمه هایه لباسشو باز کردم منو بلند کرد و گذاشت رو پاهاش پاهام رو دور کمر باریکش دستشو برد سمت یگگ سوتی.......نم و بازشون کرد و سی........نه هامو یکیشو میخورد یکیشو میمالوند
۷.۴k
۲۱ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.