پارت اخر
عشق ناگهانی
تهیونگ و ا/ت حدود ۲ سال باهم قرار میزارن که یه دختر به نامه هانول باعث میشه تهیونگ دیگه به ا/ت توجه نکنه
تهیونگ و هانول باهم ازدواج میکنن
و ا/ت بعد از اون افسورده گی میگیره
حدودا ۱ سال بعد از کات تهیونگ و ا/ت
ته و هانول بچه دار میشن و بعد
ته متوجه میشه هانول بهش خیانت کرده
برای همین ته تصمیم میگره برگرده به عشق ثابقش
اما خیلی دیر شده
ا/ت به اجبار با یه مرد مسن ازدواج کرده
تهیونگ به ا/ت زنگ میزنه
و میره دم خونش ...
اما ا/ت نبود
ته از شوهرش میپرسه ا/ت کجاس
و اون میگه رفته بیرون
تهیونگ که نا امید توی خیابون ها قدم میزنه
یدفه یه دختر میبینه که بالای یه ساختمون وایساده
کمی جلو تر میره
که متوجه میشه اون دختر ا/ت
تهیونگ داد میزنه : ا/تتت ا/ت این کارو نکن خواهش میکنم*گریه داد
ا/ت : شاید زندگی بعدی بتونم به عشقم برسم *اروم گفت ولی تهیونگ شنید
و بعد هم خودش را پرت کرد پایین
تهیونگ: ا.ت ا.ت خواهش میکنم برای من پاشو *گریه داد
۸سال بعد
[بیمارستان روانی]
تهیونگ بعد از ا.ت به شدت افسورده شد
و حدود ۱۰ تا خودکشی نا موفق داشته
اون یه مرد ۳۱ ساله
۱۰ تا خودکشی ناموفق !
تهیونگ خودش رو مقصر حال الانش و مرگ ا.ت میدونست
و خب درست هم فکر میکرد
باعث و بانی تمام این اتفاق ها تهیونگ بود
که
۵ آگوست سال ۲۰۲۳
توی اون بیمارستان آتیش سوزی میشه
تمام بیماران زنده میمونن جز ...
جز تهیونگ
اره
اون مرد ۳۱ ساله بالاخره به ارزوش رسید ...
پایان
ــــــــــــــــــــــــــــــ
خب بچه ها این فیک تموم شد 😁
امیدوارم دوست داشته باشید
اگه دوباره خواستم فیکشن بنویسم حتما کاملش میکنممم
@مینسو
تهیونگ و ا/ت حدود ۲ سال باهم قرار میزارن که یه دختر به نامه هانول باعث میشه تهیونگ دیگه به ا/ت توجه نکنه
تهیونگ و هانول باهم ازدواج میکنن
و ا/ت بعد از اون افسورده گی میگیره
حدودا ۱ سال بعد از کات تهیونگ و ا/ت
ته و هانول بچه دار میشن و بعد
ته متوجه میشه هانول بهش خیانت کرده
برای همین ته تصمیم میگره برگرده به عشق ثابقش
اما خیلی دیر شده
ا/ت به اجبار با یه مرد مسن ازدواج کرده
تهیونگ به ا/ت زنگ میزنه
و میره دم خونش ...
اما ا/ت نبود
ته از شوهرش میپرسه ا/ت کجاس
و اون میگه رفته بیرون
تهیونگ که نا امید توی خیابون ها قدم میزنه
یدفه یه دختر میبینه که بالای یه ساختمون وایساده
کمی جلو تر میره
که متوجه میشه اون دختر ا/ت
تهیونگ داد میزنه : ا/تتت ا/ت این کارو نکن خواهش میکنم*گریه داد
ا/ت : شاید زندگی بعدی بتونم به عشقم برسم *اروم گفت ولی تهیونگ شنید
و بعد هم خودش را پرت کرد پایین
تهیونگ: ا.ت ا.ت خواهش میکنم برای من پاشو *گریه داد
۸سال بعد
[بیمارستان روانی]
تهیونگ بعد از ا.ت به شدت افسورده شد
و حدود ۱۰ تا خودکشی نا موفق داشته
اون یه مرد ۳۱ ساله
۱۰ تا خودکشی ناموفق !
تهیونگ خودش رو مقصر حال الانش و مرگ ا.ت میدونست
و خب درست هم فکر میکرد
باعث و بانی تمام این اتفاق ها تهیونگ بود
که
۵ آگوست سال ۲۰۲۳
توی اون بیمارستان آتیش سوزی میشه
تمام بیماران زنده میمونن جز ...
جز تهیونگ
اره
اون مرد ۳۱ ساله بالاخره به ارزوش رسید ...
پایان
ــــــــــــــــــــــــــــــ
خب بچه ها این فیک تموم شد 😁
امیدوارم دوست داشته باشید
اگه دوباره خواستم فیکشن بنویسم حتما کاملش میکنممم
@مینسو
۱۰.۴k
۱۹ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.