تفسیر قرآن
نکته های آیات 15 و 16 سوره غافر
رفعت و بزرگى دو نوع است:
الف) مكانى، نظير آيه «يرفع ابراهيم القواعد»(70) كه بالا بردن پايه هاى كعبه، مكانى است.
ب) مقامى، نظير «يرفع اللّه الذّين آمنوا... درجات»(71)
«رفيع الدرجات» را دو گونه مى توان معنا كرد:
يكى آنكه خداوند داراى درجات و منزلت بلند و برترين مقام است،
ديگر آنكه خداوند درجات مردم را بر حسب لياقت آنان بالا مى برد، نظير آيه «يرفع اللّه الذّين آمنوا» و آيه «رفع بعضكم فوق بعض»(72) كه به معناى آن است كه خداوند بعضى را بر بعضى به خاطر عملكردى كه دارند برترى مى دهد.
مراد از روح، يا خود وحى است كه سبب حيات معنوى جامعه مى شود و يا فرشته مأمور وحى. در موارد ديگر مى خوانيم: «و كذلك اوحينا اليك روحاً من امرنا»(73) و «ينزل الملائكة بالروح من امره على من يشاء من عباده ان انذروا»(74)
از اينكه قرآن و وحى به روح نامگذارى شده است، «يلقى الروح» معلوم مى شود كه وحى سبب حيات مردم است و پيامبران مردم را براى حيات معنوى دعوت مى كنند. «دعاكم لما يحييكم»(75)
امام صادق عليه السلام فرمود: روز قيامت روز ملاقات اهل آسمان ها با اهل زمين است.(76)
فرستنده وحى، خداوندِ صاحب عرش است.
گيرنده وحى، بندگان خالصى هستند كه خداى حكيم بر مى گزيند. «من يشاء من عباده»
هدف و موضوع وحى، هشدار است. «لينذر»
واسطه وحى، فرشته اى مخصوص است. «يلقى الروح»
در روايات مى خوانيم: سؤالِ «لمن الملك» از سوى خداوند و پاسخِ «للّه الواحد القهار» از سوى انبيا و اولياى الهى است.(77)
بروز و ظهور مردم در قيامت و حضور آنان در پيشگاه الهى به صورتى كه هيچ نقطه ى ابهامى براى قضاوت عادلانه باقى نگذارد، به خاطر امورى است:
الف) هموار شدن زمين و حذف كوه ها. «قاعاً صَفصفا»(78)
ب) خروج همه از قبرها. «و اذ القبور بعثرت»(79)، «و أخرجت الارض اثقالها»(80)
ج) گشوده شدن نامه اعمال. «و اذا الصّحف نُشرت»(81)
د) تجسم اعمال. «ينظر المرء ما قَدّمت يداه»(82)
ه) كشف مسايل مخفى. «بدالهم ما كانوا يخفون من قبل»(83)
رفعت و بزرگى دو نوع است:
الف) مكانى، نظير آيه «يرفع ابراهيم القواعد»(70) كه بالا بردن پايه هاى كعبه، مكانى است.
ب) مقامى، نظير «يرفع اللّه الذّين آمنوا... درجات»(71)
«رفيع الدرجات» را دو گونه مى توان معنا كرد:
يكى آنكه خداوند داراى درجات و منزلت بلند و برترين مقام است،
ديگر آنكه خداوند درجات مردم را بر حسب لياقت آنان بالا مى برد، نظير آيه «يرفع اللّه الذّين آمنوا» و آيه «رفع بعضكم فوق بعض»(72) كه به معناى آن است كه خداوند بعضى را بر بعضى به خاطر عملكردى كه دارند برترى مى دهد.
مراد از روح، يا خود وحى است كه سبب حيات معنوى جامعه مى شود و يا فرشته مأمور وحى. در موارد ديگر مى خوانيم: «و كذلك اوحينا اليك روحاً من امرنا»(73) و «ينزل الملائكة بالروح من امره على من يشاء من عباده ان انذروا»(74)
از اينكه قرآن و وحى به روح نامگذارى شده است، «يلقى الروح» معلوم مى شود كه وحى سبب حيات مردم است و پيامبران مردم را براى حيات معنوى دعوت مى كنند. «دعاكم لما يحييكم»(75)
امام صادق عليه السلام فرمود: روز قيامت روز ملاقات اهل آسمان ها با اهل زمين است.(76)
فرستنده وحى، خداوندِ صاحب عرش است.
گيرنده وحى، بندگان خالصى هستند كه خداى حكيم بر مى گزيند. «من يشاء من عباده»
هدف و موضوع وحى، هشدار است. «لينذر»
واسطه وحى، فرشته اى مخصوص است. «يلقى الروح»
در روايات مى خوانيم: سؤالِ «لمن الملك» از سوى خداوند و پاسخِ «للّه الواحد القهار» از سوى انبيا و اولياى الهى است.(77)
بروز و ظهور مردم در قيامت و حضور آنان در پيشگاه الهى به صورتى كه هيچ نقطه ى ابهامى براى قضاوت عادلانه باقى نگذارد، به خاطر امورى است:
الف) هموار شدن زمين و حذف كوه ها. «قاعاً صَفصفا»(78)
ب) خروج همه از قبرها. «و اذ القبور بعثرت»(79)، «و أخرجت الارض اثقالها»(80)
ج) گشوده شدن نامه اعمال. «و اذا الصّحف نُشرت»(81)
د) تجسم اعمال. «ينظر المرء ما قَدّمت يداه»(82)
ه) كشف مسايل مخفى. «بدالهم ما كانوا يخفون من قبل»(83)
۱.۲k
۱۰ فروردین ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.