پارت 21
پلیس:نه تا وقتی که هم جارو بگردیم
جیمین:بزارید اون بره ما میمونیم
شوگا:اره راست میگه ما میمونیم
کوک:من رفتم
پلیس:برو
کوک:حالت خوبه
ت:نهههههههه من اونو کشتم اگه بمیره چی
کوک:اوفففف نترس
ت:نه
کوک:بیا بریم بیمارستان
پشت در اتاق عمل منتظرید
ت:حالش خوب میشه
کوک:اره
جیمین:نه میمیره
شوگا:ساکت شو مگه نمیبینی دختره ناراحته
لی میونگ بهوش میاد:ایییی کمرم
دکتر:مریض بهوش اومد
ت:اخخ
دکتر:ولی حالش خوب نیست و فراموشی گرفته و همش میگه جونگ کوک
کوک:میتونم ببینمش
ت:منم میام
دکتر:اره ولی زود بیاید بیرون
ت:باشه
تهیونگ٫سربازی
تهیونگ:میشه گوشی بدید به خواهرم زنگ بزنم
بوق بوق بوق
تهیونگ:جواب نمیده ممنون
ایی کجا عه پس
ت٫شوگا٫جیمین٫کوک٫بیمارستان
ت:لی میونگ حالت خوبه
لی میونگ:تورو نمیشناسم ولی کوک رو چرا
کوک:اها خوبه
جیمین:خوبه
کوک:بریم خونه
خونه
ت:ایی گشنمه
کوک:یه غذایی درست کن بخوریم
ت:چیزی نداریم
جیمین:من میگیرم
میره بیرون
جیمین:الو میا الان پلاک رو واسه چی برداشتی
( قاطی نکنید میا خواهر لیا عه و ا/ت اسمت مایاعه)
میا:واسه ی تو درد سر انداختن تون
جیمین گوشی رو قطع میکنه و ماشین کوک رو میگیره و میره تعویز پلاک
جیمین:میشه پلاک اینو عوض کنید
مرده:مدارک
جیمین:توی گوشی دارم بفرما
مرد:عوض کردم
جیمین:خوبه بفرما اینم کارت
میاد خونه و وسایل رو میده
کوک:چرا پلاک ماشین عوض شده
جیمین:گفتم شاید پلیسا داشته باشنش واسه همین
شوگا:چیزی شده بگو راحت باش
جیمین:نه نیست
کوک:مایا غذا رو درست کن
مایا:الان
غذا رو میخورید و میرید تو حیاط
شوگا:دسپخت خوبی داری
ت:مرسی
کوک:بریم بخوابیم
جیمین:اره
شوگا:اینجا سه تا اتاق داره ماهم چهار نفریم
کوک:مشکلی نیست من بالا میخابم جیمین پایین مایا توی ی اتاق دیگه و توعم توی ی اتاق دیگه
جیمین:من بالا میخابمممممممم
کوک:هرکی اول برسه یک، دو، سه بدو
شوگا:اینا نمیخان بزرگ بشن
مایا:هنوز بچه ان
شوگا:بریم بخوابیم
ت:اره ولی
مهمون داشتیم واسه همین دیر شد
شرط ها
6 لایک
8 کامنت
جیمین:بزارید اون بره ما میمونیم
شوگا:اره راست میگه ما میمونیم
کوک:من رفتم
پلیس:برو
کوک:حالت خوبه
ت:نهههههههه من اونو کشتم اگه بمیره چی
کوک:اوفففف نترس
ت:نه
کوک:بیا بریم بیمارستان
پشت در اتاق عمل منتظرید
ت:حالش خوب میشه
کوک:اره
جیمین:نه میمیره
شوگا:ساکت شو مگه نمیبینی دختره ناراحته
لی میونگ بهوش میاد:ایییی کمرم
دکتر:مریض بهوش اومد
ت:اخخ
دکتر:ولی حالش خوب نیست و فراموشی گرفته و همش میگه جونگ کوک
کوک:میتونم ببینمش
ت:منم میام
دکتر:اره ولی زود بیاید بیرون
ت:باشه
تهیونگ٫سربازی
تهیونگ:میشه گوشی بدید به خواهرم زنگ بزنم
بوق بوق بوق
تهیونگ:جواب نمیده ممنون
ایی کجا عه پس
ت٫شوگا٫جیمین٫کوک٫بیمارستان
ت:لی میونگ حالت خوبه
لی میونگ:تورو نمیشناسم ولی کوک رو چرا
کوک:اها خوبه
جیمین:خوبه
کوک:بریم خونه
خونه
ت:ایی گشنمه
کوک:یه غذایی درست کن بخوریم
ت:چیزی نداریم
جیمین:من میگیرم
میره بیرون
جیمین:الو میا الان پلاک رو واسه چی برداشتی
( قاطی نکنید میا خواهر لیا عه و ا/ت اسمت مایاعه)
میا:واسه ی تو درد سر انداختن تون
جیمین گوشی رو قطع میکنه و ماشین کوک رو میگیره و میره تعویز پلاک
جیمین:میشه پلاک اینو عوض کنید
مرده:مدارک
جیمین:توی گوشی دارم بفرما
مرد:عوض کردم
جیمین:خوبه بفرما اینم کارت
میاد خونه و وسایل رو میده
کوک:چرا پلاک ماشین عوض شده
جیمین:گفتم شاید پلیسا داشته باشنش واسه همین
شوگا:چیزی شده بگو راحت باش
جیمین:نه نیست
کوک:مایا غذا رو درست کن
مایا:الان
غذا رو میخورید و میرید تو حیاط
شوگا:دسپخت خوبی داری
ت:مرسی
کوک:بریم بخوابیم
جیمین:اره
شوگا:اینجا سه تا اتاق داره ماهم چهار نفریم
کوک:مشکلی نیست من بالا میخابم جیمین پایین مایا توی ی اتاق دیگه و توعم توی ی اتاق دیگه
جیمین:من بالا میخابمممممممم
کوک:هرکی اول برسه یک، دو، سه بدو
شوگا:اینا نمیخان بزرگ بشن
مایا:هنوز بچه ان
شوگا:بریم بخوابیم
ت:اره ولی
مهمون داشتیم واسه همین دیر شد
شرط ها
6 لایک
8 کامنت
۳.۶k
۱۳ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.