پارت۱۹
جین عکسایی که از اونها گرفته بود رو
میخواست ببره تا لوشون بده
نزدیک در بود که قبل از اینکه بره
تهیونگ جلوش رو گرفت
تهیونگ: کجا با این عجله
جین استرس گرفت
جین: ببین آقای کیم من رازتو میدونم
_هی چیکار میخوای کنم تا اونارو تحویل ندی؟
_هر کاری میگم بکن
_هی لعنت بهش باشه هر کاری که گفتی میکنم
_او آفرین
جین وتهیونگ و کوک رفتن سر کار
تهیونگ تو اتاقش نشسته بود و کوکم کنارش
تهیونگ: بیبی بانی حوصلم سر رفته نظرت چیه با هم یکم برای امشب تمرین کنیم ماکه راضمون لو رفته
_هعیی هه اوکیه
کوک پایین تنش رو لخت کردو با تهیونگ رو کار بودن که جین وارد شد
_هه میبینم رو کارین
تهیونگ: گمشو بیا تو هه
تهیونگ در گوشه کوکه زمزمه کرد که نقشه ای داره
نقششو به کوک گفت
کوکم با أرومی سرش رو تکون داد و...
میخواست ببره تا لوشون بده
نزدیک در بود که قبل از اینکه بره
تهیونگ جلوش رو گرفت
تهیونگ: کجا با این عجله
جین استرس گرفت
جین: ببین آقای کیم من رازتو میدونم
_هی چیکار میخوای کنم تا اونارو تحویل ندی؟
_هر کاری میگم بکن
_هی لعنت بهش باشه هر کاری که گفتی میکنم
_او آفرین
جین وتهیونگ و کوک رفتن سر کار
تهیونگ تو اتاقش نشسته بود و کوکم کنارش
تهیونگ: بیبی بانی حوصلم سر رفته نظرت چیه با هم یکم برای امشب تمرین کنیم ماکه راضمون لو رفته
_هعیی هه اوکیه
کوک پایین تنش رو لخت کردو با تهیونگ رو کار بودن که جین وارد شد
_هه میبینم رو کارین
تهیونگ: گمشو بیا تو هه
تهیونگ در گوشه کوکه زمزمه کرد که نقشه ای داره
نقششو به کوک گفت
کوکم با أرومی سرش رو تکون داد و...
۱.۱k
۳۰ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.