خانه نفرین شده
خانه نفرین شده
در سال 1966، پلیس با یک دختر کوچک تماس گرفت. صدای ترسیده کودکانه ای می گفت که همه در خانه مرده اند و پس از آن ارتباط قطع شد. وقتی پلیس رسید، معلوم شد برادر مست مادر,(دایی) به خواهر و شوهرش شلیک کرده و سپس خودکشی کرده است. جولیا که تماس گرفت، در سن 4 سالگی یتیم بود.
آنها می خواستند او را به پرورشگاه بدهند، اما خانواده ای پیدا شدند که به او پناه دادند و بعداً به خانه ای نقل مکان کردند که در آن باز فاجعه رخ داد. دو سال بعد تصادف دیگری در همان خانه رخ داد. در جریان مشاجره شدید، ناپدری نامادری را با چاقو به قتل رساند
تقریباً برای 5 سال همه چیز عالی بود، زمانی که یک روز، دختر در بازگشت از مدرسه، پدر و مادر جدید خود را در حیاط پشتی خانه مرده دید.
پس از آن، خانه شروع به نفرین شد و افسانه های وحشتناک زیادی در اطراف آن چرخید.
در سال 1966، پلیس با یک دختر کوچک تماس گرفت. صدای ترسیده کودکانه ای می گفت که همه در خانه مرده اند و پس از آن ارتباط قطع شد. وقتی پلیس رسید، معلوم شد برادر مست مادر,(دایی) به خواهر و شوهرش شلیک کرده و سپس خودکشی کرده است. جولیا که تماس گرفت، در سن 4 سالگی یتیم بود.
آنها می خواستند او را به پرورشگاه بدهند، اما خانواده ای پیدا شدند که به او پناه دادند و بعداً به خانه ای نقل مکان کردند که در آن باز فاجعه رخ داد. دو سال بعد تصادف دیگری در همان خانه رخ داد. در جریان مشاجره شدید، ناپدری نامادری را با چاقو به قتل رساند
تقریباً برای 5 سال همه چیز عالی بود، زمانی که یک روز، دختر در بازگشت از مدرسه، پدر و مادر جدید خود را در حیاط پشتی خانه مرده دید.
پس از آن، خانه شروع به نفرین شد و افسانه های وحشتناک زیادی در اطراف آن چرخید.
۱.۳k
۰۵ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.