پارت ~20~
ویو ات
داشتم سفره میچیدم که یهو ارباب اومد پایین و سره سفره نشست و شروع کرد به خوردن صبحونه و بعد رفت شرکت منم که در حال تمیز کردن خونه بودم
ویو جنی
یه چند وقتیه که از کوک خوشم اومده میخوام بهش اعتراف کنم برای همین زنگ زدم به ات
"مکالمه ی ات و جنی"
+الو
×سلام چطوری ات
+مرسی خوبم چیزی شده
×ات من عاشق شدم
+جیغ کی ؟اون فرد کیه؟
×کوک
+چی(تعجب)
×میدونم احمقانس ولی خب ازشش خوشم اومده
+اون چی دوست داره
×در واقع نمیدونم میخوام بهش اعتراف کنم خواستم شماره شو ازت بگیرم
+باشه یادداشت کن (مثلا شماره رو گفت)
×مرسی بای
+خداحافظ عشقم
ویو جنی
گوشیو قطع کردم و زنگ زدم به کوک و بهش گفتم یه کاری باهات دارم میشه بیایی ساحل اونم گفت باشه(راستش کوک هم از جنی خوشش اومده یعنی عشق دوطرفه هستش)و منم رفتم حاظر شدم و رفتم کنار ساحل که داشتم فکر میکردم که چجوری بهش بگم یعنی اون منو دوست داره که یه فرد دستشو روی شونم گذاشت برگشتم دیدم...
شرایط
6لایک
7کامنت
••••••|••••••
داشتم سفره میچیدم که یهو ارباب اومد پایین و سره سفره نشست و شروع کرد به خوردن صبحونه و بعد رفت شرکت منم که در حال تمیز کردن خونه بودم
ویو جنی
یه چند وقتیه که از کوک خوشم اومده میخوام بهش اعتراف کنم برای همین زنگ زدم به ات
"مکالمه ی ات و جنی"
+الو
×سلام چطوری ات
+مرسی خوبم چیزی شده
×ات من عاشق شدم
+جیغ کی ؟اون فرد کیه؟
×کوک
+چی(تعجب)
×میدونم احمقانس ولی خب ازشش خوشم اومده
+اون چی دوست داره
×در واقع نمیدونم میخوام بهش اعتراف کنم خواستم شماره شو ازت بگیرم
+باشه یادداشت کن (مثلا شماره رو گفت)
×مرسی بای
+خداحافظ عشقم
ویو جنی
گوشیو قطع کردم و زنگ زدم به کوک و بهش گفتم یه کاری باهات دارم میشه بیایی ساحل اونم گفت باشه(راستش کوک هم از جنی خوشش اومده یعنی عشق دوطرفه هستش)و منم رفتم حاظر شدم و رفتم کنار ساحل که داشتم فکر میکردم که چجوری بهش بگم یعنی اون منو دوست داره که یه فرد دستشو روی شونم گذاشت برگشتم دیدم...
شرایط
6لایک
7کامنت
••••••|••••••
۱۴.۹k
۱۵ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.