فیک ران و ریندو پارت۷
بلاخره پارت دادم😑
_________________________________________________
که یهو وقتی ریو پا میشه میبینه که ران و ریندو نیستن خونه هم بهم ریخته
ریو:ران....ریندو....کجااااااین
چطور اتفاق افتاد....چرا من بیدار نشدم.....یعنی کی انقد قوی بود که تونس اونارو بگیره(همینجور اشک از چشم ریو بیرون میریخت)
که یهو یه نامه روی زمین پیدا میکنه که توش نوشته بود ا«گه داداشاتو میخوای بیا به مکان......تا ساعت ده صبح اونجا باش»
ریو سریع لباس پوشید(عکسشو تو پست بعد میزارم)و رفت.
وقتی رسید اونجا یه ساختمون قدیمی بود(مثل مخفیگاه تنجیکو)
ریو رفت داخل که یهو چشاش و میگیرن یکی با صدای خمار زیر گوش ریو میگه...
؟؟؟:از غافلگیری خوشت میاد؟
ریو همونجا لگدو میزنه(یاد این گوینده ها افتادم😂🤣🤣)
که یهو یکی میگه سورپَرایِززززز
ریو یه جوری نگاه میکنه انگار ارث باباشو خوردن و کپ کرده
ران میگه:تولدت مبارکککککک
ریو:وات......ران و ریندو و اعضای تومان........تولدم.....اهااااا اعع یادتون بود😁😄
اععع ران چرا پخش و پلا شدی
ران:خودت لگد زدی بعد به من میگی چرا اینجوری شدی
خجالت...خجالت...(جمله معروف خودم😑)
ریو:اوه ببخشید بیا دستتو بده
ریندو:بیاین دیگهههه
مایکی:ریو چاننن تولدت مبارک
ریو:وای مرسی
خلاصه کلی عکس میگیرن و باهم خوشحالی میکنین (کفاصتا🦠💀)
بعد تولد ریو میگه...
ریو:بچها(بقیه جز ران و ریندو رفتن) بیاین الان که ساعت دوازدهه بریم استخر مونا رو هم میگم بیاد(لباس مایو مونا و ریو رو میزارم ران و ریندو هم یه مایو پوشیدن دیگه خودتون تصور کنین)
یک ساعت بعد
ریو و مونا آماده شدن و منتظر تو هال نشستن که ران و ریندو هم اومدن
ریندو:خب بریم
ریو/مونا/ران:بریممم
حرکت کردن و سمت استخر رفتنو الان تو استخرن(اینا خودشون چهارتا یه استخر شخصی و خصوصی اونجا گرفتن)
ران در گوش ریندو:ریو خیلی سکسی شده
ریندو:اوهوم
مونا:ریو خیلی کاوایی و سکسی شدی
ریو:«سرخ شده»چی میگی
مونا:جدی میگم ببین اون دوتا چجوری بهت نگاه میکنن(ران و ریندو رو میگه)
که یهو ران میاد و میگه....
خب به اتمام رسید
_________________________________________________
که یهو وقتی ریو پا میشه میبینه که ران و ریندو نیستن خونه هم بهم ریخته
ریو:ران....ریندو....کجااااااین
چطور اتفاق افتاد....چرا من بیدار نشدم.....یعنی کی انقد قوی بود که تونس اونارو بگیره(همینجور اشک از چشم ریو بیرون میریخت)
که یهو یه نامه روی زمین پیدا میکنه که توش نوشته بود ا«گه داداشاتو میخوای بیا به مکان......تا ساعت ده صبح اونجا باش»
ریو سریع لباس پوشید(عکسشو تو پست بعد میزارم)و رفت.
وقتی رسید اونجا یه ساختمون قدیمی بود(مثل مخفیگاه تنجیکو)
ریو رفت داخل که یهو چشاش و میگیرن یکی با صدای خمار زیر گوش ریو میگه...
؟؟؟:از غافلگیری خوشت میاد؟
ریو همونجا لگدو میزنه(یاد این گوینده ها افتادم😂🤣🤣)
که یهو یکی میگه سورپَرایِززززز
ریو یه جوری نگاه میکنه انگار ارث باباشو خوردن و کپ کرده
ران میگه:تولدت مبارکککککک
ریو:وات......ران و ریندو و اعضای تومان........تولدم.....اهااااا اعع یادتون بود😁😄
اععع ران چرا پخش و پلا شدی
ران:خودت لگد زدی بعد به من میگی چرا اینجوری شدی
خجالت...خجالت...(جمله معروف خودم😑)
ریو:اوه ببخشید بیا دستتو بده
ریندو:بیاین دیگهههه
مایکی:ریو چاننن تولدت مبارک
ریو:وای مرسی
خلاصه کلی عکس میگیرن و باهم خوشحالی میکنین (کفاصتا🦠💀)
بعد تولد ریو میگه...
ریو:بچها(بقیه جز ران و ریندو رفتن) بیاین الان که ساعت دوازدهه بریم استخر مونا رو هم میگم بیاد(لباس مایو مونا و ریو رو میزارم ران و ریندو هم یه مایو پوشیدن دیگه خودتون تصور کنین)
یک ساعت بعد
ریو و مونا آماده شدن و منتظر تو هال نشستن که ران و ریندو هم اومدن
ریندو:خب بریم
ریو/مونا/ران:بریممم
حرکت کردن و سمت استخر رفتنو الان تو استخرن(اینا خودشون چهارتا یه استخر شخصی و خصوصی اونجا گرفتن)
ران در گوش ریندو:ریو خیلی سکسی شده
ریندو:اوهوم
مونا:ریو خیلی کاوایی و سکسی شدی
ریو:«سرخ شده»چی میگی
مونا:جدی میگم ببین اون دوتا چجوری بهت نگاه میکنن(ران و ریندو رو میگه)
که یهو ران میاد و میگه....
خب به اتمام رسید
۷.۱k
۲۹ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.