تو جمعی داشتن شاهنامه میخوندن
تو جمعی داشتن شاهنامه میخوندن
یکی این بیت رو خوند
جهان آفرین چو جهان آفرید
سواری چو رستم نیامد پدید
پیر مردی بلند شد و گفت
آن روز که عشق سر افرازی میکرد
بر سر قله عشق یکه تازی میکرد
آن روز که عباس یل زینب بود
رستم سر کوچه خاک بازی میکرد
یکی این بیت رو خوند
جهان آفرین چو جهان آفرید
سواری چو رستم نیامد پدید
پیر مردی بلند شد و گفت
آن روز که عشق سر افرازی میکرد
بر سر قله عشق یکه تازی میکرد
آن روز که عباس یل زینب بود
رستم سر کوچه خاک بازی میکرد
۱.۱k
۲۸ مرداد ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.