پارت ۲۴
رفت و زنگه آرایشگاه رو زد منم رفتم سمته در چند دقیقه همونجا بودم داشتم تو آینه ماشین موهامو درست می کردم که یکدفعه صدای تق تق کفش توجهمو جلب کرد ا/ت بود گفت
+آهای آقای جذاب بزار ما هم صورتتو ببینیم دیگه
_(اینوری شد محوش شده بودم از همیشه خوشگل تر بود)خیلی قشنگ شدی(با بغض)
+یا گریه نکن صورته خوشگلت خراب میشه ته ته
_باشه(لبخند درو باز میکنه و تو میشینی)
راوی:جولیا و کوک هم پشت نشستند
+خوشگل شدم بنظرم خودم آرایش میکردم بهتر بود
_ن نه نه عزیزم زیباترین عروس شدی خیلی خوشگل شدی نفسم
+مرسی(با لبخند تو دل برو)
_ای اونجوری نخند بابا قلبم ذوب میشه
+باشه (خنده)
رفتیم تو سالن تهیونگ از من جدا شد و رفت اون بالا وایستاد دستا گلم هم دستش بود با بابام داشتیم میرفتیم بالا دستمو گرفته بود همه داشتن برامون دست میزدن بابام هم تو گوشم داشت شعر یه دختر دارم شاه نداره رو میخوند بغض کرده بودم ولی داشتم خودمو کنترل می کردم رسیدم بالا عاقد حرف زد و در آخر تهیونگ اومد رو به روم و پیشونیم رو بوسید بعد از مراسم رفتیم خونه مون
+آهای آقای جذاب بزار ما هم صورتتو ببینیم دیگه
_(اینوری شد محوش شده بودم از همیشه خوشگل تر بود)خیلی قشنگ شدی(با بغض)
+یا گریه نکن صورته خوشگلت خراب میشه ته ته
_باشه(لبخند درو باز میکنه و تو میشینی)
راوی:جولیا و کوک هم پشت نشستند
+خوشگل شدم بنظرم خودم آرایش میکردم بهتر بود
_ن نه نه عزیزم زیباترین عروس شدی خیلی خوشگل شدی نفسم
+مرسی(با لبخند تو دل برو)
_ای اونجوری نخند بابا قلبم ذوب میشه
+باشه (خنده)
رفتیم تو سالن تهیونگ از من جدا شد و رفت اون بالا وایستاد دستا گلم هم دستش بود با بابام داشتیم میرفتیم بالا دستمو گرفته بود همه داشتن برامون دست میزدن بابام هم تو گوشم داشت شعر یه دختر دارم شاه نداره رو میخوند بغض کرده بودم ولی داشتم خودمو کنترل می کردم رسیدم بالا عاقد حرف زد و در آخر تهیونگ اومد رو به روم و پیشونیم رو بوسید بعد از مراسم رفتیم خونه مون
۱۷.۹k
۰۱ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.