ملت راستش...
چند وقت پیش یه بچه ای رو یکی از دوستام بره تولدم بهم هدیه داد و یه مدت که گذشت خیلی بی حال کسل شده بود منم بردمش دام پزشکی و مشخص شد یه بیماری مادرزادی داره که درست یادم نیست اسمش چی بود ولی باید جراحی بشه... انقدر ناراحت بودم که اصلا نفهمیدم چی گفت الان هم
دادمش به همونی که بهم دادش بهشم گفتم که اگر مردش نمیخوام ببینمش... براش دعوا کنید خیای نانمکه...
دادمش به همونی که بهم دادش بهشم گفتم که اگر مردش نمیخوام ببینمش... براش دعوا کنید خیای نانمکه...
۳۱۱
۱۵ دی ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.