لج یا نفرت(۱۰)
که یهو کوک رو تکیه به دیوار و خوابیده دیدم اولش خواستم بیدارش کنم ولی عمیق خوابیده بود به خاطر همین گذاشتم بخوابه و خودن رفتم دوش بگیرم
ویو کوک. با صدای آب از خواب بیدار شدم که دیدم تو ی اتاق جینام هوف بازم گند زدن آخه چرا باید اینجا خوابم ببره که یهو صدای آب قطع شد بعد ۲ دقیقه جینا با حوله اومد بیرون و با خودش اهنگ می خوند که چشمش افتاد به من و ۱۰ ثانیه سکوت کرد و یهو زد زیر جیغ
جینا. ب برو بیرون برو(داد)
منم که خشکم زده بود با دادش به خودم اومدم و رفتن بیرون
ویو جینا. خدایا خودت به دادم برس دوباره گند زدم زود لباسام رو پوشیدم و تصمیم گرفتم کل روز رو از اتاقم بیرون نرم
فلش بک ساعت ۱۶
ویو جینا. شکمم قار قور می کرد و شدیدا گرسنه بودم پس آروم درم رو باز کردم و رو پنجه های پام رفتم به سمت آشپز خونه و یه شیر توتفرنگی برداشتم و رفتم نشستم رو کابینت و خوردمش که یهو صدای در اومد تو این ساعت کی می تونه باشه کمی ترسیدم پس رفتم و پشت کاناپه قایم شدم و که صدای بسته شدن در اومد که یهو دستی روی سرم گذاشته شد و سرم و نوازش می کرد ترسیدم و زود سرم رو بالا آوردم که با یه دست خونی متوجه شدم و صورتم رو برگردوندم تا بفهمم کیه که یهو.....
(بچه ها واقعا حمایت خیلی کمه نه به سوالم جواب می دین نه لایک می کنین بعد من می رم پیجای دیگه کلا ۶ تا پست گذاشتن بعد فالوراشون هی لایک می کنن و پست می زارن بعد من از شما می پرسم بچه ها نظرتون درباره ی پستم چیه چیزی نمی گین)
ویو کوک. با صدای آب از خواب بیدار شدم که دیدم تو ی اتاق جینام هوف بازم گند زدن آخه چرا باید اینجا خوابم ببره که یهو صدای آب قطع شد بعد ۲ دقیقه جینا با حوله اومد بیرون و با خودش اهنگ می خوند که چشمش افتاد به من و ۱۰ ثانیه سکوت کرد و یهو زد زیر جیغ
جینا. ب برو بیرون برو(داد)
منم که خشکم زده بود با دادش به خودم اومدم و رفتن بیرون
ویو جینا. خدایا خودت به دادم برس دوباره گند زدم زود لباسام رو پوشیدم و تصمیم گرفتم کل روز رو از اتاقم بیرون نرم
فلش بک ساعت ۱۶
ویو جینا. شکمم قار قور می کرد و شدیدا گرسنه بودم پس آروم درم رو باز کردم و رو پنجه های پام رفتم به سمت آشپز خونه و یه شیر توتفرنگی برداشتم و رفتم نشستم رو کابینت و خوردمش که یهو صدای در اومد تو این ساعت کی می تونه باشه کمی ترسیدم پس رفتم و پشت کاناپه قایم شدم و که صدای بسته شدن در اومد که یهو دستی روی سرم گذاشته شد و سرم و نوازش می کرد ترسیدم و زود سرم رو بالا آوردم که با یه دست خونی متوجه شدم و صورتم رو برگردوندم تا بفهمم کیه که یهو.....
(بچه ها واقعا حمایت خیلی کمه نه به سوالم جواب می دین نه لایک می کنین بعد من می رم پیجای دیگه کلا ۶ تا پست گذاشتن بعد فالوراشون هی لایک می کنن و پست می زارن بعد من از شما می پرسم بچه ها نظرتون درباره ی پستم چیه چیزی نمی گین)
۸.۷k
۲۴ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.