پدر شکرت

پدر شکرت
جاهایی رفتم که این موستانگ جلوش سهله 😂 رفتم خونه عباس فرعون یارو دارایی به اندازه بودجه ی استان بود سرطان گرفته بود دومادش رفته بود کفن براش گرفته بود گفت کی میمیره میگم بنده خدارو بزارید بره بیمارستان هم عفونت کرده هم درد داره ،دوماده گفت بزار بمیره داداش مالش به من میرسه چند شب بعد زنگ زدن رفتم خونش گفتم حتما مرده دخترای دوماده و رفیقاش منو بردن طبقه بالا گفتن حال دوماده خرابه انقدر کک و ویسکی زده بود سنکوپ کرده بود خدا بیامرز اخرش دستاش به مال نرسید عباس فرعون بردم بیمارستان شش ماه بعد فوت کرد کجای کاری بالا سر همه جور ادمی رفتم اینا در مقابلشون گدان .
پایگاه اورژانس شمال تهران تجریش جردن زعفرانیه بودم دختره خودکشی میکرد، پدره از درد بچه هاش سکته میکرد، مادره فشارش میرفت بالا، برادره اوردوز میکر خانمه نا امید میشد، شوهره زن جوان میگرفت هم سن بچش هیچ چیز قشنگی نداره؛ جز خانواده گشنه من میمیرم برای مرسی گفتنای بچم، میمیرم برای حواس پرتی ها ی خودم، میمیرم برای غرای همسرم میمیرم که اگه نگه و گوش نکنم مریضیش اود میکنه ،برای عشق ورزیدن های پاک و ساده میمیرم توی پایین شهر، برای تک تک روح های پدر میمیرم ،میمیرم برای دیدن کهکشان توی قلب تو و میمیرم که با همه ی شما دوستان فلامینگو برقصم همراه پدر.
این است جهان قشنگ خدمت کردن به خلق یعنی
http://uupload.ir/filelink/BbgEs0oKwKNC/ymj_enrique_iglesias_-_loco.mp3

#دگردیسی