همخونه اخموم پارت ۱
ا/ت:از اتوبوس پیاده شدم اومده بودم سئول دانشگاه پزشکی میخوندم عموم برام خونه گرفته بود و باید میرفتم کلیدشو از صاحب خونه میگرفتم چون صاحب خونه میخواست بره مسافرت و باید سریع یه تاکسی پیدا میکردم
بلاخره پیدا کردم
.....:خانم ادرس نگرفتم
ا/ت:عاااا ببخشید یادم رف الان
ادرسو گفتم ب نظر میرسید بالاشهرر بود حالا من پولشو چیکار کنممم خدااا
باید کنار دانشگاه یه کار هم پیدا کنم
همینطوری که تو فکر بودم راننده صدام کرد و از فکر اومدم بیرون
......:رسیدیم دخترم
کرایه رو حساب کردم چمدونو گرفتم و وارد آپارتمان شدم همونطوری که عموم میگفت باید برم طبقه هشتم و کلیدو تحویل بگیرم دکمه اسانسور زدم و منتظر شدم بیاد
وارد اسانسور شدم و دکمه۸ زدم
از اسانسور پیاده شدم که دیدم اقایی وایساده
ا/ت:سلام با اقای کیم کار داشتم
کیم:خودمم دخترم
گلی:من عموم به شما گفته که بیام کلیدو بدی
کیم:بفرما دخترم من برم
ا/ت:خدافز
کیم:خدافز
Part:1
#همخونه_اخموم
بلاخره پیدا کردم
.....:خانم ادرس نگرفتم
ا/ت:عاااا ببخشید یادم رف الان
ادرسو گفتم ب نظر میرسید بالاشهرر بود حالا من پولشو چیکار کنممم خدااا
باید کنار دانشگاه یه کار هم پیدا کنم
همینطوری که تو فکر بودم راننده صدام کرد و از فکر اومدم بیرون
......:رسیدیم دخترم
کرایه رو حساب کردم چمدونو گرفتم و وارد آپارتمان شدم همونطوری که عموم میگفت باید برم طبقه هشتم و کلیدو تحویل بگیرم دکمه اسانسور زدم و منتظر شدم بیاد
وارد اسانسور شدم و دکمه۸ زدم
از اسانسور پیاده شدم که دیدم اقایی وایساده
ا/ت:سلام با اقای کیم کار داشتم
کیم:خودمم دخترم
گلی:من عموم به شما گفته که بیام کلیدو بدی
کیم:بفرما دخترم من برم
ا/ت:خدافز
کیم:خدافز
Part:1
#همخونه_اخموم
۴.۵k
۲۹ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.