منافقین دعوت به منکرات می کنند.
منافقین دعوت به منکرات می کنند.
المنافقون و المنافقات بعضهم من بعض یامرون بالمنکر و ینهون عن المعروف
و یقبضون ایدیهم ، نسوا الله فنسیهم، ان المنافقین هم الفاسقون (توبه/67)
مردان و زنان منافق همانند یکدیگرند [و در نوع تفکرات و شیوه زندگی از یک قماش اند] به کارهای ناپسند وا می دارند و از کارهای پسندیده باز می دارند ، و دستهای خود را [ از انفاق و خیرات ] فرو می بندند. [جایگاه] خدا را [ در امورات] فراموش کردند ، پس [ خدا هم ] فراموش شان کرد. در حقیقت ، منافقان همان فاسقان هستند.
1_گاهی عقائد همشکلی می آورد و گاهی اعمال، منافقین در اثر تفکرات و عقائد غلط و نگرش ضعیف، دست به اعمال سوء می زنند و کم کم به یک ماهیت واحد که مخالفت با خدا و انبیاء و معارضه با هر آنچه مطلوب افراد صالح است رو می آورند بدون این که حتی گاهی نفعی برایشان داشته باشد. و همین اعمال سوء مجددا دیگر عقائد درست آنها را تضعیف و از دایره توحید دورتر شان می کند.
2_از واضحات شناخت احوال منافقین دعوت به منکرات و نهی از امور شایسته است. یعنی چه بسا عده ای از انجام خیرات ناتوان باشند اما معترف به کوتاهی و مترصد فرصت برای جبران هستند، اما منافقین برای خلاصی خود از شر وجدان عمومی جامعه، صورت مسئله خیرات و منکرات را به نحوی عوض می کنند تا از پاسخ معاف باشند یا حتی مومنین را متهم کنند.
3_از دیگر علائم شناخت منافقین قوال بودن و در مقابل فعال نبودن آنهاست. یعنی حراف علی الاطلاق هستند هر چه ممکن باشد از بایدها و بایسته ها می گویند اما در مقام عمل شخصی یا جمعی بسیار کسل و خسته و بی عمل هستند. که مصداق مهم آن دوری از هر گونه خیرات مالی و بخشش و انفاق است. که از دلبستگی شدید به دنیا و راحت طلبی افراطی و عافیت طلبی شدید و اعتقاد ضعیف به پاداش الهی و عدم باور به وعده نصرت خداوند در دنیا و عدم اعتقاد جدی به وجود روز جزاست.
4_نسوا الله فنسیهم، معرفت و اعتقاد و عمل آنها ضعیف و ناقص است و خدا را در محاسبات زندگی داخل نمی کنند. خدایی را در نظر می گیرند که یا یک گوشه نشسته و قرار است هزار سال دیگر و در روز جزا یک قضاوتی بکند و تمام. و در همان قضاوت هم یک اتاق سرتاسری دارد که خشک و تر و فعال و الاف را به آن خانه واحد می فرستد. نه خیر! خداوند در تمام مقادیر عالم حاضر و ناظر است و هر جا مشیت ش اقتضاء کند ورود می کند و لحظه به لحظه در حال اداره و تربیت مخلوقین است و به هر خیراتی برکت می دهد و درستکار و بی کار و بدکار نزد او یکسان نیستند. در قیامت هم درجات کاهلان و ضعفای در ایمان و خیرات، با اهل سبقت و سرعت در خیرات یکسان نیست و درجات اخروی افراد، بسیار متنوع و مختلف است.
در مثال دیگر باید دید ثروت و شهرت و موقعیت و موفقیت و لذت را همراه خدا می طلبیم؟ یا اگر راه خدا به دلائلی که شرح ش مفصل است، گاهی ازین امور فاصله داشت راه خدا را رها می کنیم و به آن لذائذ می چسبیم و خدا و اوامر او را فراموش می کنیم؟ اگر معرفت صحیح باشد برای غیر خدا استقلال و دوام و بقائی نمی شماریم، لذا اگر خدا و جایگاه او را در حیات و ممات فراموش کنیم خداوند هم جزای این بی حرمتی بزرگ را به خود متخلف بر می گرداند و در مجازات او همین بس که احوال او و نفع و ضررش را به خودش می سپارد و او را فراموش می کند.
5_خطرناک ترین هشدار خداوند در انتهای آیه این است که ان المنافقین هم الفاسقون، این گونه نیست که آنها بچه جهنم باشند و ما خانه زاد بهشت! منافقین شاخ و دم داشته باشند و ما اشرف مخلوقات باشیم و بمانیم! نه خیر همه در دایره بزرگ و وسیع امتحانات متنوع هستیم. هر فردی و هر جماعتی عالما و عامدا و علنا گناه کند او فاسق است و بسته به شدت معرفت و اختیار خود، در مدارج نفاق وارد شده است. و باید فورا و با تمام توان از تمام جوانب معاصی و گناهان دوری کند چون ورود در دایره فاسقین، خطر فرو رفتن در درکات نفاق را در پی دارد و همانگونه که بالاتر گفتیم هر فعل خطا و هر گناهی به عقائد حق لطمه می زند و هر عقیده ضعیف و باطلی هم، پای عمل را سست می کند و اینها به هم وابسته اند و عقائد و اعمال بر هم تاثیر جدی دارند. ربنا لا تزغ قلوبنا بعد اذ هدیتنا، ربنا افرغ علینا صبرا و ثبت اقدامنا و اصلح امر دنیانا و عقبانا و اجعل عواقب امورنا خیرا و توفنا مسلمین، بجاه محمد(ص) و آله الطاهرین. والسلام علیکم.
#منافقین #منکرات #خیرات #قرآن
المنافقون و المنافقات بعضهم من بعض یامرون بالمنکر و ینهون عن المعروف
و یقبضون ایدیهم ، نسوا الله فنسیهم، ان المنافقین هم الفاسقون (توبه/67)
مردان و زنان منافق همانند یکدیگرند [و در نوع تفکرات و شیوه زندگی از یک قماش اند] به کارهای ناپسند وا می دارند و از کارهای پسندیده باز می دارند ، و دستهای خود را [ از انفاق و خیرات ] فرو می بندند. [جایگاه] خدا را [ در امورات] فراموش کردند ، پس [ خدا هم ] فراموش شان کرد. در حقیقت ، منافقان همان فاسقان هستند.
1_گاهی عقائد همشکلی می آورد و گاهی اعمال، منافقین در اثر تفکرات و عقائد غلط و نگرش ضعیف، دست به اعمال سوء می زنند و کم کم به یک ماهیت واحد که مخالفت با خدا و انبیاء و معارضه با هر آنچه مطلوب افراد صالح است رو می آورند بدون این که حتی گاهی نفعی برایشان داشته باشد. و همین اعمال سوء مجددا دیگر عقائد درست آنها را تضعیف و از دایره توحید دورتر شان می کند.
2_از واضحات شناخت احوال منافقین دعوت به منکرات و نهی از امور شایسته است. یعنی چه بسا عده ای از انجام خیرات ناتوان باشند اما معترف به کوتاهی و مترصد فرصت برای جبران هستند، اما منافقین برای خلاصی خود از شر وجدان عمومی جامعه، صورت مسئله خیرات و منکرات را به نحوی عوض می کنند تا از پاسخ معاف باشند یا حتی مومنین را متهم کنند.
3_از دیگر علائم شناخت منافقین قوال بودن و در مقابل فعال نبودن آنهاست. یعنی حراف علی الاطلاق هستند هر چه ممکن باشد از بایدها و بایسته ها می گویند اما در مقام عمل شخصی یا جمعی بسیار کسل و خسته و بی عمل هستند. که مصداق مهم آن دوری از هر گونه خیرات مالی و بخشش و انفاق است. که از دلبستگی شدید به دنیا و راحت طلبی افراطی و عافیت طلبی شدید و اعتقاد ضعیف به پاداش الهی و عدم باور به وعده نصرت خداوند در دنیا و عدم اعتقاد جدی به وجود روز جزاست.
4_نسوا الله فنسیهم، معرفت و اعتقاد و عمل آنها ضعیف و ناقص است و خدا را در محاسبات زندگی داخل نمی کنند. خدایی را در نظر می گیرند که یا یک گوشه نشسته و قرار است هزار سال دیگر و در روز جزا یک قضاوتی بکند و تمام. و در همان قضاوت هم یک اتاق سرتاسری دارد که خشک و تر و فعال و الاف را به آن خانه واحد می فرستد. نه خیر! خداوند در تمام مقادیر عالم حاضر و ناظر است و هر جا مشیت ش اقتضاء کند ورود می کند و لحظه به لحظه در حال اداره و تربیت مخلوقین است و به هر خیراتی برکت می دهد و درستکار و بی کار و بدکار نزد او یکسان نیستند. در قیامت هم درجات کاهلان و ضعفای در ایمان و خیرات، با اهل سبقت و سرعت در خیرات یکسان نیست و درجات اخروی افراد، بسیار متنوع و مختلف است.
در مثال دیگر باید دید ثروت و شهرت و موقعیت و موفقیت و لذت را همراه خدا می طلبیم؟ یا اگر راه خدا به دلائلی که شرح ش مفصل است، گاهی ازین امور فاصله داشت راه خدا را رها می کنیم و به آن لذائذ می چسبیم و خدا و اوامر او را فراموش می کنیم؟ اگر معرفت صحیح باشد برای غیر خدا استقلال و دوام و بقائی نمی شماریم، لذا اگر خدا و جایگاه او را در حیات و ممات فراموش کنیم خداوند هم جزای این بی حرمتی بزرگ را به خود متخلف بر می گرداند و در مجازات او همین بس که احوال او و نفع و ضررش را به خودش می سپارد و او را فراموش می کند.
5_خطرناک ترین هشدار خداوند در انتهای آیه این است که ان المنافقین هم الفاسقون، این گونه نیست که آنها بچه جهنم باشند و ما خانه زاد بهشت! منافقین شاخ و دم داشته باشند و ما اشرف مخلوقات باشیم و بمانیم! نه خیر همه در دایره بزرگ و وسیع امتحانات متنوع هستیم. هر فردی و هر جماعتی عالما و عامدا و علنا گناه کند او فاسق است و بسته به شدت معرفت و اختیار خود، در مدارج نفاق وارد شده است. و باید فورا و با تمام توان از تمام جوانب معاصی و گناهان دوری کند چون ورود در دایره فاسقین، خطر فرو رفتن در درکات نفاق را در پی دارد و همانگونه که بالاتر گفتیم هر فعل خطا و هر گناهی به عقائد حق لطمه می زند و هر عقیده ضعیف و باطلی هم، پای عمل را سست می کند و اینها به هم وابسته اند و عقائد و اعمال بر هم تاثیر جدی دارند. ربنا لا تزغ قلوبنا بعد اذ هدیتنا، ربنا افرغ علینا صبرا و ثبت اقدامنا و اصلح امر دنیانا و عقبانا و اجعل عواقب امورنا خیرا و توفنا مسلمین، بجاه محمد(ص) و آله الطاهرین. والسلام علیکم.
#منافقین #منکرات #خیرات #قرآن
۳.۹k
۱۰ مرداد ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.