پارت 12 وقتی برادر ناتنیت بود
ویو فردا
رفتیم به اون ادرس یه خونه ی عمارت که نه قلعه بود رفتیم توش یه نرد پیر اومد پیشمون
مرد پیر : سلام
جونگ کوک :سلام
تهیونگ : سلام
ا. ت : اقا پدر و مادرم کجان ببخشید سلام
مرد پسر : حتما تو باید ا. ت باشی اره
ا. ت : بله
مرد پیر : بادیگارد این سه تفر رو ببر پیش اقای کیم
بادگارد : جشم قربان
ویو اتاق
چوی : پسرم دخترم
جونگ کوک و ا. ت: بابا خوبی مامان کجاست
چوی : سلام تهیونگ
تهیونگ : سلام عمو
لیا : وایی ببین کی اومده ( سرفه)
ا. ت : مامان خوب یتب نداری
لیا : نه خوبم
ا. ت*: تو خوبی بابا
چوی : منم
مرد پیر : خوب اقای جئون اماده هستید پسرتون و دخترتون تو باند ما باشه
چوی : اره ولی تهیونگ
مرد پیر : تهیونگ میشه بادیگارد من
جونگ کوک : اقا نمیشه تهیونگ با ما بیاد
مرد پیر : نمیتونه بیاد
ا. ت : جونگ کوک اشکال نداره بعدن هم تهیونگ رو میبینی
تهیونگ : جونگ کوک گریه نکن
جونگ کوک : تهیونگ اگه تو بلایی سرت بیاد من به خوانوادهت و گروه چی بگم
تهیونگ : گریه نکن
جونگ کوک : گریه نمی کنم
تهیونگ و ا. ت : افرین
مرد پیر : اماده هستید
تهیونگ و جونگ کوک و ا.ت : بله اماده ایم
مرد پیر : پس فردا میریم خونه شریک باباتون من به پسرم میگم که نقشه رو به شما بگه
جونگ کوک : چشم
تهیونگ : اوک
ا. ت : من پایم
فردا
رفتیم به اون ادرس یه خونه ی عمارت که نه قلعه بود رفتیم توش یه نرد پیر اومد پیشمون
مرد پیر : سلام
جونگ کوک :سلام
تهیونگ : سلام
ا. ت : اقا پدر و مادرم کجان ببخشید سلام
مرد پسر : حتما تو باید ا. ت باشی اره
ا. ت : بله
مرد پیر : بادیگارد این سه تفر رو ببر پیش اقای کیم
بادگارد : جشم قربان
ویو اتاق
چوی : پسرم دخترم
جونگ کوک و ا. ت: بابا خوبی مامان کجاست
چوی : سلام تهیونگ
تهیونگ : سلام عمو
لیا : وایی ببین کی اومده ( سرفه)
ا. ت : مامان خوب یتب نداری
لیا : نه خوبم
ا. ت*: تو خوبی بابا
چوی : منم
مرد پیر : خوب اقای جئون اماده هستید پسرتون و دخترتون تو باند ما باشه
چوی : اره ولی تهیونگ
مرد پیر : تهیونگ میشه بادیگارد من
جونگ کوک : اقا نمیشه تهیونگ با ما بیاد
مرد پیر : نمیتونه بیاد
ا. ت : جونگ کوک اشکال نداره بعدن هم تهیونگ رو میبینی
تهیونگ : جونگ کوک گریه نکن
جونگ کوک : تهیونگ اگه تو بلایی سرت بیاد من به خوانوادهت و گروه چی بگم
تهیونگ : گریه نکن
جونگ کوک : گریه نمی کنم
تهیونگ و ا. ت : افرین
مرد پیر : اماده هستید
تهیونگ و جونگ کوک و ا.ت : بله اماده ایم
مرد پیر : پس فردا میریم خونه شریک باباتون من به پسرم میگم که نقشه رو به شما بگه
جونگ کوک : چشم
تهیونگ : اوک
ا. ت : من پایم
فردا
۶۹.۷k
۲۳ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.