عشق بی پایان

+ تایم کاریم تموم شده بود جئون گفته بود برم پیشش در زدم
با صدای سکسی بم و دارکش گفت بیا تو
_ ا/ت اومده بود گفتم: ا/ت ازت یه درخواستی دارم
+ بفرمایید آقای جئون
_ میتونی امشب همراه من به یه مهمونی بیای ، به عنوان دوس دخترم ، هوم ؟
+ اممم آقای جئون چرا من ؟ اینهمه دختر
_ خب تو خاصی ، خوشگلی لطفا درخواستمو رد نکن
+ خ..ب...ب..اشه
_ خیلی ممنونم ، خب میدونی اون دختری که امروز اومد دفتر از قیافش معلومه یه هرزس من میخوام از شر اون راحت شم برای همین میخوام باهام بیای ، پس سعی کن نقشتو خوب بازی کنی اوکی ؟
+ چشم
_ در ضمن منو آقای جئون صدا نکن ، چمیدونم میتونی بگی کوک ، عشقم یا چیزهای دیگه و از الان دیگه باهام راحت باش
+ باشه آقا...امم باشه کوک
_ خوبه ، لباس برای شب داری
+ آروم گفتم : یه زمانی داشتم
_ چی گفتی ؟
+ امم نه
_ خب بریم بخریم
+ باش
_ رفتم براش یه لباس شیک گرفتم تو تنش خیلی خوشگل بود
+ یه لباس خیلی قشنگ برام خرید
+ مرسی کوک
_ خواهش میکنم خب الان میرسونمت خونت آماده شدی بهم خبر بده باشه ؟
+ مرسی کوک
_ خواهش
_ رسوندمش رفتم خونم خودمم آماده شدم دیدم گوشیم داره زنگ میخوره ا/ت بود
+ سلام کوک
_ سلام آماده ای ؟
+ آره
_ اومدم
+ بعد چند دقیقه دیدم یکی داره بوق میزنه رفتم پایین کوک بود
سوار شدم
سلام
_ سلام ،... خوشگل شدی
+ مرسی ، توهم خوشتیپ شدی
_ ممنون خب فقط مراقب باش نشقتو یادت نره ، اوکی ؟
+ اوکی
+ رسیدیم به یه عمارت کوک دستمو گرفتو گفت : اگه مجبور بشم ببوسمت ناراحت نشیا باشه ؟
+ ب..باش
_ بردمش پیش پدر و مادرم
سلام
گایز مامان کوک : م.ک
پدر کوک : پ.ک
م.ک سلام پسرم
پ.ک سلام
+ سلام
م.ک ، پ.ک سلام عزیزم
م.ک کوک این دختر زیبا کی باشن ؟
_ دوس دخترم
+ خوشبختم
م.ک پ.ک ماهم
_ یهو دیدم اون یوناعه عوضی داره میاد سمتمون دست ا/ت رو محکم گرفتم
$ سلاممم ددی
_ یونا لطفا به من نگو ددی میبینی که من خودم دوس دختر دارم
$ چیییی
_ حالاهم برو
$ میکشمتتت دختره ی عوضی