DeaDly kisses 🍥☁️p17
جیمین: عاااههه
ته:بیب خودتو جمع کن
جیمین: ته چیشد
ته:الان ساعت هفتو نیمه میخام حاضر شم برم
ته میره حموم و یه دوش پنج مینی میگیره و لباس میپوشه
ته:جیمین برو خونه ی خودت من بعد برمیگردم
[لباس ته🍮:یه بلوز کاموایی نسکافه ای بایه شلوار مشکی]
جیمین: ددی یه لحظه بیا
و ته میره سمت جیمین و جیمینم گردن تهو میگیره و کیس میرن
و ته میره سوار ماشین میشه و باخودش فکر میکنه که شاید تغییر کرده باشه یعنی حالش خوبه که وقتی تو همین فکرا بود میرسه
ته یه اقایی رو اونجا میبینه پس
ته:ببخشید شما یه اقایی رو ندیدید
اقا:چرا خودمم
ته:ببخشید چی
اقا:منم کوک
ته میپره بغل کوک
ته:کوووووووووووووووککککککککککککک
کوک:بلهههههههههههههههههههه
و همو بغل میکنن
و بعد چند ثانیه جدا میشن
ته:عجب هیکلی بهم زدی
کوک: ولی همچی خوش بهم نگذشته
ته:خیلی وقت بود مدیده بودمت
کوک:منم
ته:مامانت و خواهرت خوبن
کوک:نه
🍥☁️🍥☁️🍥p17☁️🍥☁️🍥I love you ☁️🍥
#نامجون
#جین
#شوگا
#جیهوپ
#جیمین
#تهیونگ
#جونگ_کوک
#بی_تی_اس
#تهکوک
ته:بیب خودتو جمع کن
جیمین: ته چیشد
ته:الان ساعت هفتو نیمه میخام حاضر شم برم
ته میره حموم و یه دوش پنج مینی میگیره و لباس میپوشه
ته:جیمین برو خونه ی خودت من بعد برمیگردم
[لباس ته🍮:یه بلوز کاموایی نسکافه ای بایه شلوار مشکی]
جیمین: ددی یه لحظه بیا
و ته میره سمت جیمین و جیمینم گردن تهو میگیره و کیس میرن
و ته میره سوار ماشین میشه و باخودش فکر میکنه که شاید تغییر کرده باشه یعنی حالش خوبه که وقتی تو همین فکرا بود میرسه
ته یه اقایی رو اونجا میبینه پس
ته:ببخشید شما یه اقایی رو ندیدید
اقا:چرا خودمم
ته:ببخشید چی
اقا:منم کوک
ته میپره بغل کوک
ته:کوووووووووووووووککککککککککککک
کوک:بلهههههههههههههههههههه
و همو بغل میکنن
و بعد چند ثانیه جدا میشن
ته:عجب هیکلی بهم زدی
کوک: ولی همچی خوش بهم نگذشته
ته:خیلی وقت بود مدیده بودمت
کوک:منم
ته:مامانت و خواهرت خوبن
کوک:نه
🍥☁️🍥☁️🍥p17☁️🍥☁️🍥I love you ☁️🍥
#نامجون
#جین
#شوگا
#جیهوپ
#جیمین
#تهیونگ
#جونگ_کوک
#بی_تی_اس
#تهکوک
۴.۷k
۰۱ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.