شوهر سخت گیر من پارت ۲۵
«شوهر سخت گیر من»
𝑷𝒂𝒓𝒕 𝟐𝟓
کوک ویو:
داشتم میرفتم سمت ماشینم که
مامانم صدا زد
+پسرم یه لحظه بیا
رفتم سمت مامان
کوک: بله مامان
+باید حرف بزنیم
کوک: بگو
+اینجا نمیشه بیا بریم اتاق من
با مامانم رفتم اتاقش
+کوک یه چیزی میگم باید عصبانی نشی
کوک: بگو
+من میگم تو بت رادیکا ازدواج کن
اون هم مهربون هم ساده مثل ا.ت دنبال
پول نیست اون بچهاشو سقط نمیکنه
میتونه همسر خوبی برات باشه
کوک: مامان چی میگی تو من ا.ت رو
دوست دارم فقط یکم بحث کردیم
+خوب بهش فکر کن
از اتاق مامانم با عصبانیت زدم
بیرون اول صبحی عصابمو بهم زد
«شب»
ا.ت ویو:
همه تو سالن نشسته بودن
ا.ت: لطفا همه تون گوش کنید میخام یه
چیزی بگم
همه بهم زل زده بودن
ا.ت: اخر هفته نامزدی داداشم با آناست
مامانم دیروز زنگ زد گفت همتون دعوتین
_____
«اخر هفته»
ا.ت ویو:
دیگه اماده شده بودم یه لبایس
خشگل پوشیدم موهامو بستم
جونگکوک هنوز باهام خوب نشده بود
ولی بهتر بود جونگکوک یه لباس خشگل
پوشیده بود واقعا جذاب بود
شرط:
𝑳𝒊𝒌𝒆: 𝟐𝟎
𝑪𝒂𝒎𝒂𝒏𝒕: اجباریه
𝑭𝒍𝒐𝒘𝒆𝒓: 𝟔𝟓𝟎
#فیک_بی_تی_اس
#فیک
#فیک_جونگکوک
#سناریو
#وانشات
#اسمات
𝑷𝒂𝒓𝒕 𝟐𝟓
کوک ویو:
داشتم میرفتم سمت ماشینم که
مامانم صدا زد
+پسرم یه لحظه بیا
رفتم سمت مامان
کوک: بله مامان
+باید حرف بزنیم
کوک: بگو
+اینجا نمیشه بیا بریم اتاق من
با مامانم رفتم اتاقش
+کوک یه چیزی میگم باید عصبانی نشی
کوک: بگو
+من میگم تو بت رادیکا ازدواج کن
اون هم مهربون هم ساده مثل ا.ت دنبال
پول نیست اون بچهاشو سقط نمیکنه
میتونه همسر خوبی برات باشه
کوک: مامان چی میگی تو من ا.ت رو
دوست دارم فقط یکم بحث کردیم
+خوب بهش فکر کن
از اتاق مامانم با عصبانیت زدم
بیرون اول صبحی عصابمو بهم زد
«شب»
ا.ت ویو:
همه تو سالن نشسته بودن
ا.ت: لطفا همه تون گوش کنید میخام یه
چیزی بگم
همه بهم زل زده بودن
ا.ت: اخر هفته نامزدی داداشم با آناست
مامانم دیروز زنگ زد گفت همتون دعوتین
_____
«اخر هفته»
ا.ت ویو:
دیگه اماده شده بودم یه لبایس
خشگل پوشیدم موهامو بستم
جونگکوک هنوز باهام خوب نشده بود
ولی بهتر بود جونگکوک یه لباس خشگل
پوشیده بود واقعا جذاب بود
شرط:
𝑳𝒊𝒌𝒆: 𝟐𝟎
𝑪𝒂𝒎𝒂𝒏𝒕: اجباریه
𝑭𝒍𝒐𝒘𝒆𝒓: 𝟔𝟓𝟎
#فیک_بی_تی_اس
#فیک
#فیک_جونگکوک
#سناریو
#وانشات
#اسمات
۷۱.۸k
۳۱ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۸۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.