Part7. Tahyung.عشق مافیا

(ات ویو)
یه جیز سفت خورد پس کلم بابام پرت شد پایین منم افتادم زمین خوب جیزی نمیدیدم و بیهوش شدم
(ته ویو)
بعد دیدن اون صحنه دنیارو سرم خراب شد
#ته اروم باش
@چ.چطور ج. جرئت کردن(عصبانی)
(ات ویو)
بلند شدم دیدم به صندلی بسته شدم
&اییییی سرمم خدایااا اینه سر نوشت من؟

@اتتتتت کاجاسسس کثافتت********
‌£دوستان عزیز میخ. ام وصیحت کنم
(علامت شوگا یادم رف چی بود€)
€بچه من میخوابم ابا از اسیاب افتاد منو صدا کنید
#کره خر الان وقته خوابه اخهه
€خوب خوابم میاد
@هوففففف
&تهیونگگگ تو اونجایییی
@ا.ا.اتت عشقم کجاییی
&ساکت شید شغالا الان میان من تو تین اتاق اخریم منو بستن به صندلی
@گوه خوردن
&کمکککککککککک
#چشش شدد
@ات؟اتتتتت
&نهههههه نکننننن نهههههههههه
€ا. ات چیشده چیو نکن نمنه دوباره دارن شکنجش میدن
@بعید نیس بریم دنبالششش
&اههههه نکنننن پدسگگگگ
£بچه ها
اعضا:ها
£نکنه دارن بهش....
@نمیخوام ادامه ی حرفتو بشنوم امکان نداره خیچکس نمیتونه اینکارو بکنه
£ولی فک کنم دارن میکنن
(ته ویو)
میشد گفت جیهوپ راست میگه و لی اون مال منه کسی نمیتونه باهاش اینکارو کنه... به صدا نزدیک تر شدیم اتاقو پیدا مردم درو که باز کردم با چیزی مواجه شدم که حواستم همشونو بکشم
داشت با ات من.... بهش تجاوز کردن
@ع.عوضیا میکشمتونننن
&اییی تهههه چاگیااا(گریه)
@همشونو کشت
@نترس من اینجام چاگی دیگه هیچیت نمیشه
.....

ممنون بخاطر همایتاتون که خیلیی زیاده😐😂