(عشق تکرار نشدنی) 💜 پارت دوم
خب خب اومدم با پارت 2 💗
چیزی عجیب بود این بود که
همش دوست داشت با من حرف بزنه .
توی دانشگاه
ادم های خطر ناکی هم بودند
که سر دستشون (الکس) بود.
و اونا چند هفته پیش
منو خفت کردن
و الکس و دار دستش میخواستن
پول منو بدزدن
ولی من به سختی از دستشون در رفتم
ولی اون بهم گفت :تلافی میکنه
از اون شب به بعد شب ها
باترس میخوابیدم.
چند هفته بعد....
یک روز الکس اومد سراغم
و بهم گفت...
خب پارت 2 هم به پایان رسید
فردا منتظر پارت3 باشید
لایک و کامنت یادتون نره😉😉
فالوووووو 💜
چیزی عجیب بود این بود که
همش دوست داشت با من حرف بزنه .
توی دانشگاه
ادم های خطر ناکی هم بودند
که سر دستشون (الکس) بود.
و اونا چند هفته پیش
منو خفت کردن
و الکس و دار دستش میخواستن
پول منو بدزدن
ولی من به سختی از دستشون در رفتم
ولی اون بهم گفت :تلافی میکنه
از اون شب به بعد شب ها
باترس میخوابیدم.
چند هفته بعد....
یک روز الکس اومد سراغم
و بهم گفت...
خب پارت 2 هم به پایان رسید
فردا منتظر پارت3 باشید
لایک و کامنت یادتون نره😉😉
فالوووووو 💜
۶.۷k
۲۳ آبان ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.