پارت یازدهم عشق دوستی
پارت یازدهم عشق دوستی
رفتیم ساحل و منو سوهو دست داده بودیم کانگ هو و یون جو هم همینطور بچه ها هم همینطور داشتن بازی می کردن
که ناگهان
سوهو / عزیزم مین هو
من / مین هو ؟
سوهو / لی مین هو دیگه
مین هو / سلام سوهو سلام یون جو سلام خانم (منظور از خانم منه)
یوری / بابا ایشون کی هستن
مین هو / بابا! سوهو بابا شدی برام تعریف کنین چی شده
(خودتون ) خیلی منتظرت موندم نکنه
من / تو ! نیشخند
مین هو / اره
من / خوب اول تو توضیح بده
سوهو / بهتره بریم اونجا بشینیم و حرف بزنیم
من / باشه
یوری و یون سو / مامان بریم ما ساحل بازی کنیم
یون جو / دخترم خودتو خیس نکن با آب
من / بچه بزارین بازی کنن لباسه دیگه خشک میشه ولی شادی بچه ها بر نمیگرده
یون جو / پس باشه
صحبت های بزرگسال ها
سوهو / عه من از همه چی خبر دارم پس من به نمایندگی صحبت میکنم مین هو چند ماه بعد به هم زدن تو و عزیزم ما باهم آشنا شدیم و ازدواج کردیم و یوری ک به دنیا اوردیم خانم کانگهو هم دوست و البته مثل خواهر عزیزم میمونه با داداشم ازدواج کردن و یون سو رو به دنیا آوردن
من / خوب سوهو همچی و گفت توهم باید لگی
مین هو / بعد به هم زدن باتو ......
هان این سوک دوست دختر جدید مین هو / عزیزم ما خوراکی خریدیم هو
لی هایون دختر مین هو / بابایی جونم ما اومدیم اینا کین
من / تو بچه داری مین هو
مین هو / حالا من توضیح میدم بعد ۲ از جداییمون من با این سوک آشنا شدم و ازدواج کردیم بعد چند سال هم بچه دار شدیم و الان ۶ سالشه هایون سلام کن
هایون/ چشم سلام از دیدنتون خوشحالم اسم من لی هایون هست
مین هو / برو و با اون بچه ها بازی کن
بعد چند دیقه
یون سو / مامان با گریه ،،
کنگ هو / چیشده
یون جو دخترم بیا اینجا چیشده
یون سو / بابا یوری با اون دختری بازی میکنه دیگه با من بازی نمیکنه
سوهو / یوری سریع بیا اینجا با صدای بلد
یوری / بله بابا یون سو چرا گریه میکنی
سوهو / تو با یون سو بازی نکردی و با هایون فقط بازی کردی اونم ناراحت شده حالا سریع معذرت خواهی کن
یوری / دختر عموی عزیزم یون سو منو ببخش قول میدم دیگه همیشه با تو بازی کنم و ناراحتت نکنه شبم میام اتاقتون تا باهم بازی کنیم (رفت و بغلش کرد🥰)
هایون / یوری نمیای
یوری / نهوخیر من با دختر عموم بازی میکنم
_____________________________
الان بقیشو مینویسم
لایک لایک❤❤❤❤
رفتیم ساحل و منو سوهو دست داده بودیم کانگ هو و یون جو هم همینطور بچه ها هم همینطور داشتن بازی می کردن
که ناگهان
سوهو / عزیزم مین هو
من / مین هو ؟
سوهو / لی مین هو دیگه
مین هو / سلام سوهو سلام یون جو سلام خانم (منظور از خانم منه)
یوری / بابا ایشون کی هستن
مین هو / بابا! سوهو بابا شدی برام تعریف کنین چی شده
(خودتون ) خیلی منتظرت موندم نکنه
من / تو ! نیشخند
مین هو / اره
من / خوب اول تو توضیح بده
سوهو / بهتره بریم اونجا بشینیم و حرف بزنیم
من / باشه
یوری و یون سو / مامان بریم ما ساحل بازی کنیم
یون جو / دخترم خودتو خیس نکن با آب
من / بچه بزارین بازی کنن لباسه دیگه خشک میشه ولی شادی بچه ها بر نمیگرده
یون جو / پس باشه
صحبت های بزرگسال ها
سوهو / عه من از همه چی خبر دارم پس من به نمایندگی صحبت میکنم مین هو چند ماه بعد به هم زدن تو و عزیزم ما باهم آشنا شدیم و ازدواج کردیم و یوری ک به دنیا اوردیم خانم کانگهو هم دوست و البته مثل خواهر عزیزم میمونه با داداشم ازدواج کردن و یون سو رو به دنیا آوردن
من / خوب سوهو همچی و گفت توهم باید لگی
مین هو / بعد به هم زدن باتو ......
هان این سوک دوست دختر جدید مین هو / عزیزم ما خوراکی خریدیم هو
لی هایون دختر مین هو / بابایی جونم ما اومدیم اینا کین
من / تو بچه داری مین هو
مین هو / حالا من توضیح میدم بعد ۲ از جداییمون من با این سوک آشنا شدم و ازدواج کردیم بعد چند سال هم بچه دار شدیم و الان ۶ سالشه هایون سلام کن
هایون/ چشم سلام از دیدنتون خوشحالم اسم من لی هایون هست
مین هو / برو و با اون بچه ها بازی کن
بعد چند دیقه
یون سو / مامان با گریه ،،
کنگ هو / چیشده
یون جو دخترم بیا اینجا چیشده
یون سو / بابا یوری با اون دختری بازی میکنه دیگه با من بازی نمیکنه
سوهو / یوری سریع بیا اینجا با صدای بلد
یوری / بله بابا یون سو چرا گریه میکنی
سوهو / تو با یون سو بازی نکردی و با هایون فقط بازی کردی اونم ناراحت شده حالا سریع معذرت خواهی کن
یوری / دختر عموی عزیزم یون سو منو ببخش قول میدم دیگه همیشه با تو بازی کنم و ناراحتت نکنه شبم میام اتاقتون تا باهم بازی کنیم (رفت و بغلش کرد🥰)
هایون / یوری نمیای
یوری / نهوخیر من با دختر عموم بازی میکنم
_____________________________
الان بقیشو مینویسم
لایک لایک❤❤❤❤
۶.۲k
۲۴ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.