𝑺𝒆𝒂𝒔𝒐𝒏²𝑷𝒂𝒓𝒕²⁷
عشق زیبا ( 𝚜𝚌𝚑𝚘𝚗𝚎 𝙻𝚒𝚎𝚋𝚎)𝑺𝒆𝒂𝒔𝒐𝒏²𝑷𝒂𝒓𝒕²⁷
ماسکمو زدم و رفتم تو صدای شکستن چیزی اومد از اتاق جیمین بود سریع رفتم تو اتاقش +بسه دیگه از دستش کشیدم میخواستم برم که دستمو گرفت گفت: _ جوکیونگ من عاشق یه نفر شدم چیکار کنم منی که اصلا دختر ها رو به غیر از لذت نمیخواستمشون + نمیدونم خودت هر کاری خواستی بکن از اتاق رفتمبیرون معلومه دیگه اونم میا هست ولش کن دیگه باید فراموشش کنم
.
.
.
.
فردا صبح
صبحانه رو که خوردم دوباره کار های همیشگی رو شروع کردم اینهمه جاش تمیزه که ولش کن تو فکر بودم اصلا حواسم به اطرافیانم نبود که با صدای هه جی اومدم بیرون ¥ چت شده تو الان ده باره دارم صدات میزنم خیر داری الان ظهره تو هنوز اینجا داری اینو تمیز میکنی + هیچی اوکی هستم ها ظهره واو چه زود شد ¥بیا بیا بریم باید غذا ها رو ببریمسر میز + بریم غذا ها رو گذاشتم رو میز همشوناومدن پایین که کیونگ اشاره کرد که براشون نوشیدنی بریزم برا همشون ریختم به جیمین رسیدم از عمد کاری رو که تو زندگی قبلی انجام داده ام رو دوباره انجام دادم ( همون که ریخت رو شلوارش اونموقع به عنوان خدمتکار هتل شده بود ولی الان ریخته رو کتش ) _ حواست کجاست ( با داد) کیونگ: ارباب لطفا عصبانی نشین خودم درستش میکنم..... _ نه لازم نیس ببرش تو اتاقم کیونگ: چشم آقا .... + میخوای چیکار کنی ها نکنه دوباره میخوای زیر خوابم کنی عادت شده .... همه با تعجب نگام کردن تازه فهمیدم چه سوتیی دادم فکر کنم با این فهمید ا/ت هستم بفهمه بلاخره که میفهمید _ تو الان چی گفتی . میا: ا/ت هرزه تویی + تو دهنت رو ببند _ ساکت( با داد ) آمار فرارت همکه زیاده + دیوونه ام دیگه یعنی تو منو دیوونه کردی دیوونگی خودت رو به من منتقل کردی ....
۲۰۰کامنت و ۳۰ لایک شرط
ماسکمو زدم و رفتم تو صدای شکستن چیزی اومد از اتاق جیمین بود سریع رفتم تو اتاقش +بسه دیگه از دستش کشیدم میخواستم برم که دستمو گرفت گفت: _ جوکیونگ من عاشق یه نفر شدم چیکار کنم منی که اصلا دختر ها رو به غیر از لذت نمیخواستمشون + نمیدونم خودت هر کاری خواستی بکن از اتاق رفتمبیرون معلومه دیگه اونم میا هست ولش کن دیگه باید فراموشش کنم
.
.
.
.
فردا صبح
صبحانه رو که خوردم دوباره کار های همیشگی رو شروع کردم اینهمه جاش تمیزه که ولش کن تو فکر بودم اصلا حواسم به اطرافیانم نبود که با صدای هه جی اومدم بیرون ¥ چت شده تو الان ده باره دارم صدات میزنم خیر داری الان ظهره تو هنوز اینجا داری اینو تمیز میکنی + هیچی اوکی هستم ها ظهره واو چه زود شد ¥بیا بیا بریم باید غذا ها رو ببریمسر میز + بریم غذا ها رو گذاشتم رو میز همشوناومدن پایین که کیونگ اشاره کرد که براشون نوشیدنی بریزم برا همشون ریختم به جیمین رسیدم از عمد کاری رو که تو زندگی قبلی انجام داده ام رو دوباره انجام دادم ( همون که ریخت رو شلوارش اونموقع به عنوان خدمتکار هتل شده بود ولی الان ریخته رو کتش ) _ حواست کجاست ( با داد) کیونگ: ارباب لطفا عصبانی نشین خودم درستش میکنم..... _ نه لازم نیس ببرش تو اتاقم کیونگ: چشم آقا .... + میخوای چیکار کنی ها نکنه دوباره میخوای زیر خوابم کنی عادت شده .... همه با تعجب نگام کردن تازه فهمیدم چه سوتیی دادم فکر کنم با این فهمید ا/ت هستم بفهمه بلاخره که میفهمید _ تو الان چی گفتی . میا: ا/ت هرزه تویی + تو دهنت رو ببند _ ساکت( با داد ) آمار فرارت همکه زیاده + دیوونه ام دیگه یعنی تو منو دیوونه کردی دیوونگی خودت رو به من منتقل کردی ....
۲۰۰کامنت و ۳۰ لایک شرط
۳۰.۳k
۲۹ آذر ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۲۳۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.